پیامها و دستخطهای بیت العدل اعظم
خطاب به جامعۀ بهائیان ایران
پیام ٩ مهر ١٣٩٣
۵ شهرالمشیّة ١٧١
٩ مهر ١٣٩٣
احبّای جانفشان مهد امر الله ملاحظه فرمایند
سرزمین پاپوآ گینۀ نو کشوری است متشکّل از چند جزیرۀ کوچک و بزرگ در اقیانوس آرام و فرسنگها دور از کشور مقدّس ایران. گزارشی که اخیراً واصل شده حاکی از آن است که اعضای جامعۀ بهائی فعّال و پویای آن اقلیم توفیقات شایان خود را در راه تحقّق اهداف نقشۀ پنجساله مدیون قوای روحانی منبعثه از فداکاریهای احبّای ستمدیدۀ مهد امر الله دانسته تصمیم گرفتهاند برنامۀ تلویزیونی مخصوصی به منظور آگاهی بیشتر هموطنانشان از آنچه بر شما عزیزان به خاطر تمسّک به عقایدتان میگذرد تهیّه نمایند. خطّۀ وسیع اقیانوسیّه به زودی دارای چهار مشرقالأذکار خواهد شد، معابدی که به مثابۀ مشاعل انوار هدایت الهیاند و نمادی از پاسخ روحانی ساکنین آن مرز و بوم به پیام صلح و یگانگی جمال اقدس ابهی. پیشرفت امر الله در این بخش پهناور جهان به راستی شاهدی صادق بر تحقّق وعدۀ محکم و صریح حضرت بهاءالله است که میفرمایند: "لو یسترون النّور فی البرّ انّه یظهر من قطب البحر و یقول انّی محیی العالمین."
البتّه نفوسی هستند که در صددند تا این نور یزدانی را در کشوری که مطلع اشراق اوّلیّۀ آن میباشد پنهان بل به زعم باطل خویش خاموش سازند و بدین منظور به هر اقدام غیر انسانی متوسّل میشوند. در ماههای اخیر، ایرانیان شاهد افزایشی چشمگیر در نشر اکاذیب و مفتریات در بارۀ دیانت بهائی بودهاند. چه بیهوده کوششی و چه بیحاصل تلاشی زیرا همان طور که واقفید صرف نیرو و منابع ملّت برای دروغپردازی در بارۀ اعتقادات شما خود موجب برانگیختن حسّ کنجکاوی و علاقهمندی فزایندۀ مردم به تحقیق و مطالعۀ آثار و تاریخ آیین بهائی شده است.
لحظهای چند در بارۀ این ازدیاد علاقه تأمّل فرمایید. بر همگان معلوم است که برای تحرّی حقیقت نمیتوان به بررسی گفتههای مخالفان اکتفا نمود بلکه برای قضاوت بیطرفانه باید آثار اصلی مورد تفحّص و تحقیق قرار گیرد. آیا با مطالعۀ اکاذیب ناروای بیشماری که در تاریخ ١۴٠٠ سالۀ اسلام از طرف مخالفان آن شریعت الهی منتشر شده و میشود میتوان به کنه حقیقت آن دین مبین و مقام منیع حضرت محمّد رسول الله (ص) پی برد یا این وظیفۀ خطیر مستلزم غور و تعمّق در بحر کلام الهی نازله بر آن حضرت میباشد؟
متأسّفانه در کشور شما، حقیقت به منزلۀ بازیچهای در دست سرمستان بادۀ قدرت دنیوی است. دروغگویی آنچنان در دوایر رسمی نهادینه شده که بیانیّهها و اعلامیّههای صادره از طرف مسئولین امور در نظر صاحبان عقل و خرد اکثراً از حیّز اعتبار ساقط است. حال آنکه هموطنان پاکطینت شما روز به روز با سعۀ صدر و روشنفکری بیشتری ماهیّت دیانت بهائی و وضع بهائیان را درک کرده مشاهده مینمایند که علیرغم فرصتهای اجتماعی و اقتصادی فراوانی که یک فرد بهائی میتواند با گفتن یک دروغ نصیب خود نماید، چگونه بهائیان از بیان مطالب خلاف حقیقت و از انکار اعتقادات دینی خود اجتناب میورزند و به حبل راستی و درستی متمسّکند. این تمسّک موجب تحسین همگان گشته و احترام و اعتماد ایرانیان و مجامع بینالمللی را نسبت به شما عزیزان جلب نموده است. پس جای تعجّب نیست که عاملین بعضی از حملات جدید در فضای اینترنت چنان وانمود میکنند که از زبان بهائیان سخن میگویند. این نفوس درمانده با آگاهی از بیاعتباری سخنان معاندین در نزد عموم، سعی بر آن دارند که با تقلید از صدا و لحن شما، با استفاده از اصطلاحات شما، و به اعتبار کلام شما، در قلوب بذر شک و شبهه بیفشانند و به اتّحاد و اتّفاق جامعه لطمه زنند. بطلان این دسایس شیطانی آنچنان مبرهن است که احدی آنها را جدّی نمیگیرد ولی این قبیل تلاشهای مذبوحانه بیش از هر چیز دالّ بر درماندگی و استیصال این کوتهنظران است.
همین تزویر و ریا را میتوان به رأیالعین در نحوۀ اجرای سیاست محروم ساختن جوانان بهائی از تحصیلات عالیه مشاهده نمود. هر سال دسیسهای جدید در کار است و امسال هم از این قاعده مستثنی نبود. امّا عزم جزم و ارادۀ راسخ جوانان عزیز بهائی ایران برای کسب علم و دانش بار دیگر تمجید جهانیان و دولتمداران عالم را برانگیخته است. چه در جدّیّت و صراحت دانشجوی جوانی که امتحانات کنکور را با موفّقیّت گذرانده و خواهان ارائۀ دلایل محرومیّت خود از ورود به دانشگاههای مملکت است، چه در نامۀ عبرتآموز کودکی معصوم که از بیعدالتیهای فاحش نسبت به خواهر خود در مقام دفاع برمیآید، و چه در شجاعت و شهامت پدر دلسوزی که به منظور بیان حقیقت به صاحبان قدرت صدها کیلومتر راه میپیماید، و چه در ابراز حمایت و پشتیبانی هموطنان دلیر و روشن ضمیر از حقّ تحصیل شما — در تمام این اقدامات و در هزاران عمل خالصانۀ دیگر، داستانهای بینظیر و آموزندهای از وفاداری و پشتکار شما دلاوران تاریخ و نمونههای افتخارآفرین شهامت و شرافت ملّت غیور ایران رقم خورده است.
مجهودات شما منحصر به مساعیتان در راه عدالتجویی و احقاق حقّ نیست؛ پشتکار خستگیناپذیر شما برای کسب علم و دانش شاید والاترین نماد استقامت سازندۀ یک جامعه در عصر حاضر باشد. در دنیای امروز که آموزش عالی از فشار نیروهای مادّیگرا در امان نیست و برای برخی از مردم مدارک دانشگاهی به کالایی تجاری تقلیل یافته، گرایش شما به کسب علم و دانش به خاطر نفس دانایی و به منظور ازدیاد قابلیّت لازم برای خدمت به عالم انسانی و بهرهبرداری از آن برای پیشبرد تمدّن بشری قابل ستایش و در تضادّی شدید با روند متداول است. ولی آنچه به خصوص شایان توجّه است آنکه این گرایش، این درک و این ارزششناسی محدود به بخش کوچکی از جامعۀ شما نیست. آموزش و پرورش، فکر و ذکر همگان از پیر و جوان است: علاوه بر کوشش جوانان در این راه، مساعی اساتید و معلّمینی که زندگی خود را برای تدریس آنان به خطر انداخته و میاندازند، افرادی که با اشتیاق این مجهودات آموزشی را نظم و ترتیب میدهند، والدینی که با فداکاری میکوشند تا وسیلۀ تحصیل فرزندان خود را فراهم سازند، کسانی که در این راه سخاوتمندانه به پذیرایی و مهماننوازی میپردازند، دوستانی که برای پیشرفت این اقدامات صمیمانه دعا میکنند و آرزوی موفّقیّت آن را دارند و بالاخره نفوسی که از طرق بیشمار دیگر این اقدام جمعی را مدد میدهند، روحیّۀ مصمّم و خدمات خالصانۀ همه شایان بسی تکریم و تقدیر است.
به نیروهای مخرّبی که در سراسر عالم آرامش و تعادل اجتماعی را مختل ساختهاند و به وضع کشور خود بیاندیشید. غاصبان قدرت با اِعمال نفوذ، حقایق را پنهان میکنند و واقعیّات را واژگون عرضه میدارند تا بتوانند منافع عدّهای معدود را به قیمت قربانی شدن مصالح و رفاه اکثریّت مردم تأمین نمایند. تعصّب و تحجّر به اسم دین به صورتی معرفی میگردد که ماهیّتِ والای رفتار و کردار انسانی را دگرگون جلوه میدهد و ستیزهجوییهای اجتماعی را به نحوی ترویج مینماید که در تضادّ کامل با صفات روحانی و خصایص اجتماعی ارزندهای است که جمیع مظاهر الهی برای تأسیس آن همه نوع فداکاری نمودهاند. رسوخ مادّیگرایی روح انسان را که مقدّر است در اوج عوالم روحانی پرواز کند در حضیض مرداب خودخواهی و تمایلات حیوانی اسیر مینماید. این نیروهای منفی مردم را به ستوه آورده بر اشتیاقشان به حقيقتجویی میافزاید و بالمآل آنان را به تلاش در جهت یافتن راهی صحیح برای گریز از این وضع مصیبتبار وامیدارد. شما عزیزان با الهام از تعالیم حیاتبخش حضرت بهاءالله در مقابل این نیروهای مخرّب استقامت مینمایید، به این حقيقتجویی پاسخ میگویید و با کمک افراد همفکر و همدل در راه بنای اجتماعی صلحدوست و عدالتپرور خدمت میکنید. الحمد لله که در اجرای منویّات مولای خود کوشا هستید. پس با اطمینان کامل به راه خود ادامه دهید. در مقابل قدرتمندان خودپرست، در جستجوی حقیقت و به دنبال کسب علم و دانش باشید. در قبال تعصّب و جهالت، عشق و محبّت ورزید، اتّحاد و یگانگی ترویج نمایید و از هر نوع تعصّب احتراز جویید. به جای تسلیم شدن در برابر جلوههای مکتب مصرفگرایی، به حیاتی سرشار از خدمات بیشائبه و صَرف منابع خود در راه بهبود اجتماع بپردازید و با دیگر علاقهمندان در راه تحقّق اهداف عالیه همکاری نمایید.
این مناجات مولای توانا حضرت عبدالبهاء وصف حال شماست و دعای قلبی این مشتاقان در حقّ شما:
ای پروردگار این جمع یاران تواند و به جمال تو منجذبند و به نار محبّتت مشتعلند. این نفوس را ملائکهٴ آسمانی نما و به نفحهٴ روح القدس زنده فرما. لسانی ناطق بخش و قلبی ثابت عطا فرما قوّت آسمانی ده و سنوحات رحمانی بخش و مروّج وحدت بشر فرما و سبب محبّت و الفت عالم انسانی فرما تا ظلمات مهلکهٴ تعصّب جاهلی به انوار شمس حقیقت محو و زایل گردد و این جهان ظلمانی نورانی شود و این عالم جسمانی پرتو جهان روحانی گیرد و این الوان مختلفه مبدّل به یک رنگ گردد و آهنگ تسبیح به ملکوت تقدیس تو رسد. تویی مقتدر و توانا.
[امضا: بیت العدل اعظم]