پیام‌ها و دستخط‌های بیت ‌العدل اعظم

خطاب به افراد

پیام ۹ مه ۲۰۱۴

[A Persian translation of a letter from the Department of the Secretariat dated

9 May 2014 to an individual believer]

 

ترجمه‌ای از

نامۀ دارالانشاء بیت ‌العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا

(هیئت بین‌المللی ترجمه به زبان فارسی)

 

 

۹  مه  ۲۰۱۴

 

ارسال از طریق الکترونیکی

جناب آقای … 

 

دوست عزیز روحانی،

 

مرقومۀ مورّخ ۱۱ ژانویه ۲۰۱۴ شما به بیت العدل اعظم واصل گشت.  مقرّر فرمودند به شرح ذیل مرقوم گردد.

 

شما در بارۀ چالشی صحبت می‌کنید که بهائیان برای درک و رعایت تعالیم الهی در مقابل قوای نیرومند اجتماعیِ اثرگذار بر نگرش عمومی نسبت به همجنسگرایی، با آن مواجهند.  در این رابطه اظهار می‌دارید که بعضی از احبّا به این فکر متوسّل می‌شوند که تعالیم دیانت بهائی باید تغییر یابد تا با آنچه ارزش‌های پیشرفتۀ اجتماعی تصوّر می‌شود همگام گردد، در عین حال بعضی دیگر علیرغم تمسّک محکم به تعالیم، قادر به رفع تناقض بین دیدگاه بهائی و شیوۀ افکار متداول در اجتماع نیستند.  تجزیه و تحلیل اندیشمندانۀ‌ شما در مورد مسائلی که مطرح نموده‌اید موجب قدردانی است.

 

مبحث جاری پیرامون موضوع همجنسگرایی که در غرب آغاز شده و به نحو فزاینده‌ای در سایر نقاط جهان ترویج می‌شود، عموماً شکل یک دوگانگی دروغینی دارد که شخص را ملزم به انتخاب موضعی می‌نماید که مسئله را قبول و یا رد نماید.  بهائیان البتّه نسبت به هرگونه رفتار تعصّب‌آمیز یا ظالمانه و نیز نیازمندی‌های کسانی که در نتیجۀ این رفتار‌ رنج می‌برند حسّاس خواهند بود.  امّا جانبداری از یک دیدگاه خاصّ در مباحثات عمومی بمنزلۀ قبول مفروضاتی است که آن دیدگاه بر آن متّکی می‌باشد.  بعلاوه این بحث در جوّی از اوج‌گیری مادّی‌گرایی و تغییرِ جهتِ اجتماع که در طیّ دورانی متجاوز از یک قرن صورت گرفته مطرح می‌شود، تغییری که از جمله پیامدهایش تأکیدی ویرانگر بر تمایلات جنسی است.  فرضیّه‌ها و فلسفه‌های گوناگون، مفاهیم مختلف صواب و خطا را که همیشه بر رفتار شخص حکمفرما بوده تضعیف نموده است.  بعضی از مردم تابع نسبیّت‌گرایی هستند و فرد را تعیین‌کنندۀ اولویّت‌های اخلاقی خویش می‌دانند و برخی دیگر مفهوم یک نظام اخلاقی در حیات شخصی را مردود شمرده معتقدند که هر معیاری که غریزۀ طبیعی را محدود نماید برای فرد و نهایتاً اجتماع مضر است.  بنا بر این ارضای امیال نفسانی به اسم جلوۀ ماهیّت طبیعی فرد نه تنها امری معمولی محسوب می‌شود بلکه معیار زندگی سالم می‌گردد.  در نتیجه، تمایلات جنسی یک مشغلۀ فکری شده است که در امور تجاری، در رسانه‌ها، در هنر، و در فرهنگِ مردمی رخنه کرده و بر رشته‌هایی چون پزشکی، روان‌شناسی، و آموزش و پرورش اثر گذاشته انسان را تا حدّ یک شیء تنزّل می‌دهد.  تمایلات جنسی، دیگر نه فقط بخشی از زندگی بلکه به عنصر توصیف‌کنندۀ هویّت شخص تبدیل گشته است.  عقیده‌ای که در افراطی‌ترین شرایط در بعضی اجتماعات با بی‌باکی ترویج می‌شود اینست که خویشتن‌داری و محدود کردن انگیزۀ جنسی برای نوجوانان غیر عادی، ازدواج برای جوانانِ بالغ بدون اینکه ابتدا روابط جنسی داشته باشند غیر منطقی، و اکتفا به تک‌همسری برای یک زوج غیر ممکن است.  ابراز بی ‌حدّ و حصر تمایلات جنسی به هر شکل و صورت امری طبیعی انگاشته شده و چون موضوعی عادی پذیرفته می‌شود و تنها محدودیّت آن آسیب نرساندن به دیگران است در حالی که هر عقیدۀ متفاوت دیگری کوته‌فکری و واپس‌گرایی محسوب می‌گردد.  ازدواج افراد همجنس‌ در چارچوب ارزش‌های موجود، نه فقط به عنوان انصاف‌طلبی بلکه به عنوان گامی اجتناب‌ناپذیر در جهت محو نشانه‌های آنچه که اخلاقیّات سنتّیِ سرکوب‌گر تلقّی می‌شود، مطرح می‌گردد.

 

دیدگاه مندرج در آثار بهائی شدیداً با این الگوی فکری‌ که در بسیاری از اجتماعات در حال اشاعه است متفاوت می‌باشد.  حضرت بهاءالله می‌فرمایند که علم خداوندی از طریق مظهر ظهور الهی نازل می‌گردد.  مظهر ظهور با وقوف ذاتی به شرایط انسان و به نظم اجتماعی، مقصدش تأسیس اصول و قواعدی است که موجب تقلیبی عمیق در حیات درونی و شرایط برونی نوع بشر می‌شود.  حضرت بهاءالله می‌فرمایند که هیچ انسانی هر قدر هم که بینش او عمیق و دقیق باشد هرگز نمی‌تواند امید رسیدن به فراز دانش و درک پیامبران الهی را داشته باشد.  حضرت عبدالبهاء توضیح می‌دهند که انسان دارای دو ماهیّت است، ماهیّت روحانی یا برتر و ماهیّت مادّی یا پست‌تر، و مقصد از زندگی این است که انسان بر محدودیّت‌ها و وسوسه‌های ماهیّت مادّی خود غلبه نموده فضایل و صفات روحانی خویش را پرورش دهد، صفاتی که از خصایص روح و هویّت حقیقی و ابدی فرد است.  آمال دنیوی جوهر و ذات انسان نیست بلکه حجابی است از برای آن.  پیروی از تعالیم مربّی الهی سرشت و شخصیّت انسان را تلطیف نموده استعدادهایی را که در وجود هر شخص به ودیعه نهاده شده است پرورش می‌دهد و فرد و اجتماع را از تمایلات پستی که موجب بروز امراض مصیبت‌بار برای عالم انسانی می‌گردد، رها می‌سازد.

 

حضرت عبدالبهاء فرق بین دو دیدگاه فوق‌الذّکر رایج در جهان را تشریح می‌فرمایند.  آن حضرت "آزادی سياسی اروپایی‌ها" که "انسان هر چه می‌خواهد می‌کند به شرطی که به ديگری ضرری نرساند" و آزادی "در تحت سنن و احکام الهیّه" را مقایسه نموده چنین نتیجه‌گیری می‌نمایند که "در دین‌ الله حریّت اعمال نیست از قانون الهی انسان نمی‌تواند تجاوز نمايد ولو ضرری به غير نرساند چه که مقصود از قانون الهی تربیت وجود خود و غير است زيرا عندالله ضرر غير و خود يکسانست.  هر دو مذموم است."  بنا بر این برای بهائیان همانگونه که پرورش بدن قویّ و سالم مستلزم پیروی از تمرینات و انضباط جسمانی صحیح می‌باشد، به همین نحو تلطیف صفات انسانی مستلزم جهد و کوشش به منظور عمل در چارچوب آن اصول اخلاقی می‌باشد که توسّط مظهر ظهور الهی تشریح گردیده است.

 

اگرچه بهائیان درمورد هویّت انسان، تمایلات جنسی، اخلاق شخصی، و تقلیب فردی و اجتماعی عقاید مشخّصی دارند در عین حال معتقدند که افراد باید آزادانه حقیقت را جستجو نمایند و تحت اجبار قرار نگیرند.  از اینرو بهائیان مکلّفند که نسبت به افرادی که دارای نظریّات متفاوتند با صبر و مدارا رفتار نموده در مورد دیگران برطبق معیارهای خود قضاوت نکنند و سعی بر تحمیل این معیارها بر اجتماع ننمایند.  تحقیر یا تعصّب نسبت به فردی که گرایش همجنسگرایی دارد به کلّی مخالف روح امر است و در موارد مقتضی، اظهار نظر و یا اقدام علیه اعمال ظالمانه و غیر عادلانه‌ نسبت به همجنسگرایان به جا خواهد بود.

 

به نظر بیت العدل اعظم شرکت در مباحثات با کسانی که مقام حضرت بهاءالله را قبول ندارند به منظور متقاعد ساختن آنان به اینکه نظریّات‌شان اشتباه است، مقرون به صلاح نمی‌باشد و چنین کوششی مآلاً بی‌ثمر خواهد بود.  حضرت شوقی افندی یاران را به "عدم اعتنا و تعرّض به مخاصمات سیاسیّه و منازعات مذهبیّه و مبادی سقیمهٴ اجتماعیّهٴ حالیّه" نصیحت می‌فرمایند.  پاسخ جامعۀ بهائی به چالش‌هایی که بشریّت با آن مواجه است در این نیست که با یک ‌یک این مسائل خاصّ مبارزه کند بلکه کوشش در ارتقای دیدگاه همنوعان و همکاری با آنان برای بهبود عالم می‌باشد.  احبّای الهی حین مشارکت در امور اجتماع در همۀ سطوح، باید بین گفتمان‌های مربوط به قوای مخرّبه مانند تأکید مبالغه‌آمیز بر تمایلات جنسی که مشارکت در آن بی‌ثمر خواهد بود و گفتمان‌های مربوط به قوای سازنده که هدفش وحدت و همکاری در رفع آلام اجتماعی است، و می‌توانند به نحو مؤثّری به آن کمک نمایند، تفاوت قائل شوند.  آنان باید توجّه داشته باشند که مسائل تفرقه‌انگیز روز که با ظاهری فریبنده به عنوان حقیقت یا پیشرفت معرّفی می‌شود، با تعالیم امر مبارک منافات شدید دارد و بر جامعۀ بهائی تحمیل می‌شود و گاهی می‌تواند منتج به بروز "امتحانات شدید فکری" گردد که برطبق آثار مبارکه "ناگزیر احبّای غرب را در بر خواهد گرفت"، "امتحاناتی که به تطهیر و تنزیه و آمادگی آنان برای رسالت شریف‌ در زندگی‌شان خواهد انجامید." (ترجمه)

 

همانگونه که بهائیان نظریّات خود را بر دیگران تحمیل نمی‌کنند، لذا نمی‌توانند به خاطر روال‌های متغیّر در افکار عمومی، از اصول اعتقادی خود صرف نظر نمایند.  حضرت شوقی افندی می‌فرمایند که الگوی زندگیِ‌ الهام‌بخش بهائیان "به هیچ وجه نمی‌تواند فرضیّه‌ها و معیارها و عادات و زیاده‌روی‌های عصری منحطّ را بپذیرد" (ترجمه) و حضرت بهاءالله نصیحت می‌فرمایند "لا تزنوا کتاب اللّه بما عندکم من القواعد و العلوم انّه لقسطاس الحقّ بین الخلق قد یوزن ما عند الأمم بهذا القسطاس الأعظم…."  ایمان به حضرت بهاءالله به معنی قبول تعالیم و احکام آن حضرت است از جمله تعالیم مربوط به اخلاق و رفتار شخصی، حتّی اگر در اجرای آن ‌باید جهدی بلیغ مبذول داشت.  اگر شخصی ادّعای بهائی بودن نماید و در عین حال جنبه‌هایی از اعتقاد یا تکالیف مقرّرۀ آن حضرت را نفی یا بی‌اهمّیّت تلقّی کند و یا با آن به مخالفت برخیزد دچار تناقضی عمیق می‌شود.  حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس وظایف دوگانۀ نازله از طرف خداوند برای بندگان حقّ را شناسایی مظهر الهی و قبول فرامین او تعیین می‌فرمایند.  هیکل مبارک تأکید می‌نمایند که "لأنّهما معاً لا یقبل احدهما دون الآخر."  بهائیان نصایح حضرت بهاءالله را به خاطر عشق به ایشان و اطمینان به کارآیی هدایات آن حضرت آگاهانه می‌پذیرند نه از روی اطاعت کورکورانه.  حضرت بهاءالله می‌فرمایند "لا تحسبنّ انّا نزّلنا لکم الأحکام بل فتحنا ختم الرّحیق المختوم بأصابع القدرة و الاقتدار."  تعالیم آن حضرت حافظ ماهیّت حقیقی و مقصد انسان است.  حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند "باید اطفال را تربیت بهائی نمود تا سعادت دو جهان یابند والّا در زحمت و مشقّات افتند زیرا سعادت عالم انسانی به اخلاق رحمانیست."

 

شما البتّه از موازین صریح آیین بهائی به خوبی آگاهید.  ازدواج رابطه‌‌ایست بین یک مرد و یک زن و روابط جنسی فقط بین زن و شوهر مجاز است.  این نکات در آثار مبارکۀ حضرت بهاءالله، حضرت عبدالبهاء و حضرت شوقی افندی بیان و مقرّر گردیده و نمی‌تواند توسّط بیت العدل اعظم تغییر یابد.  همچنین حضرت بهاءالله برخی اعمال جنسی از جمله روابط همجنسگرایی را نهی می‌فرمایند.  اگر افرادی هستند که چنین بیاناتی را مبهم می‌انگارند، تبیینات صریح حضرت ولیّ امر الله توضیحی است لازم الاطاعه از هدف و منظور حضرت بهاءالله. تبیینات حضرت ولیّ امر الله در مقام مبیّن منصوص، معنای حقیقی آثار مقدّسه را روشن می‌سازد و از اطّلاعات علمی زمان سرچشمه نمی‌گیرد.

 

بهائیان همچنین باید مراقب باشند تا مبادا طرز فکر نکوهش‌آمیز ناشی از مباحثات عمومی در جوامع‌شان ریشه دواند.  غیبت و بدگویی، تعصّب و بیگانگی بین آنان جایی ندارد.  همه به لزوم تقلیب خود بر اساس تعالیم حضرت بهاءالله واقفند و سعی می‌کنند به طرق مختلف متخلّق به اخلاق بهائی گردند و دلیلی وجود ندارد که بین چالش تمایل به فردی همجنس و دیگر چالش‌ها تفاوتی قائل شد.  حضرت ولیّ امرالله تصریح فرموده‌اند که بهائیان با گرایش به همجنسگرایی نباید از جامعه استعفا دهند و باید مورد حمایت و شفقت قرار گیرند.  بیت العدل اعظم با اشخاص و خانواده‌هایی که در این راستا برای درک و تمسّک به تعالیم مبارکه تلاش می‌کنند و در عین حال دستخوش مشاجرات رایج در اجتماع‌شان می‌باشند عمیقاً احساس همدردی می‌نمایند.

 

نسخه‌ای از دو نامه که به مواضیع مربوطه اشاره می‌کند برای مطالعۀ شما ضمیمه است.  مطمئن باشید که بیت العدل اعظم در اعتاب مقدّسۀ علیا دعا می‌نمایند که به برکات تأییدات لاریبیّه الهیّه راهنمایی و مؤیّد گردید.

 

با تقدیـم تحیّات

دارالانشاء بیت العدل اعظم

 

ضمیمه دارد