پیامها و دستخطهای بیت العدل اعظم
مجموعهها
برای نظم عالم: ایجاد و حفظ پیوندهای مستحکم ازدواج
To Set the World in Order: Building and Preserving Strong Marriages
A Compilation Prepared by the Research Department
of the Universal House of Justice
August 2023
برای نظم عالم: ایجاد و حفظ پیوندهای مستحکم ازدواج
مجموعهای از منتخبات نصوص مبارکۀ حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء
و توقیعات حضرت ولیّامرالله و دستخطهای بیت العدل اعظم
تهیّه شده توسّط دایرۀ مطالعۀ نصوص و الواح
اوت ٢٠٢٣
ترجمۀ دستخطهای صادره به زبان انگلیسی
توسّط هیئت بینالمللی ترجمه به زبان فارسی انجام شده است
وسیله و سبب اتّحاد | ص ٢ |
ایجاد خانوادههایی که عالم را منوّر نمایند | ص ۶ |
بهترین محیط برای آموختن اصل مشورت | ص ١١ |
مواجهه با چالشها | ص ١٨ |
ادعیه و مناجات | ص ۴٢ |
وسیله و سبب اتّحاد
اذا ارتفع حفیف سدرة المنتهی نادت و قالت الحمد للّه الّذی جعل الاقتران باباً لظهور مظاهر اسمه الرّحمن و به تزیّنت مدائن الذّکر و البیان انّه هو سرّ البقآء و مستسرّ الامضآء بعد القضآء لاهل الامکان و به جری سلسبیل الحیوان لاصحاب الایقان و الحمد للّه الّذی جعل التّزویج ترویجاً لامره بین العباد و اعلاناً لکلمته فی البلاد.…
… لک العنایة یا معبود البریّة بما جعلت الاقتران سبباً لاتّحاد خلقک و اعلآء کلمتک بین عبادک و به الّفت بین القلوب و اظهرت مظاهر اسمک المحبوب و به ظهرت الاسرار المستورة خلف قاف قدرتک و اشرقت الارض و السّمآء بنور عنایتک.…
(از الواح حضرت بهاءالله) [١]
در میان خلق ازدواج عبارت از ارتباط جسمانیست و این اتّحاد و اتّفاق موقّت است زیرا فرقت جسمانی عاقبت مقرّر و محتوم است.
ولکن ازدواج اهل بها باید ارتباط جسمانی و روحانی هر دو باشد زیرا هر دو سرمست یک جامند و منجذب بیک طلعت بیمثال زنده بیک روحاند و روشن از یک انوار این روابط روحانیّه است و اتّحاد ابدیست و همچنین در عالم جسمانی نیز ارتباط محکم متین دارند ارتباط و اتّحاد و اتّفاق چون از حیثیّت روح و جسم هر دو باشد آن وحدت حقیقی است لهذا ابدیست امّا اگر اتّحاد مجرّد از حیثیّت جسم باشد البتّه موقّت است و عاقبت مفارقت محقّق.
پس باید اهل بها چون رابطۀ ازدواج در میان آید اتّحاد حقیقی و ارتباط معنوی و اجتماع روحانی و جسمانی باشد تا در جمیع مراتب وجود و در جمیع عوالم الهی این وحدت ابدی گردد زیرا این وحدت حقیقی جلوهئی از نور محبّت اللّه است.
و همچنین اگر نفوسی مؤمن حقیقی شوند ارتباط روحانی یابند و مظهر محبّت رحمانی گردند و کل سرمست جام محبّت اللّه شوند البتّه آن اتّحاد و ارتباط نیز ابدیست یعنی نفوسیکه از خود بگذرند و از نقایص عالم بشری تجرّد یابند و از قیود ناسوتی منصرف گردند البتّه پرتو انوار وحدت الهی بتابد و جمیع در عالم ابدی وحدت حقیقی یابند.
(حضرت عبدالبهاء، منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج ۱، شمارۀ ۸۴) [٢]
عقد بهائی ارتباط بین طرفین است و تعلّق خاطر بین جهتین ولی باید نهایت دقّت بنمایند و بر اخلاق همدیگر واقف شوند و عهد وثیق ارتباط ابدی حاصل شود و مقصد الفت و رفاقت و وحدت و حیات سرمدی باشد.…
عقد حقیقی بهائیان اینست که باید بین طرفین روحاً جسماً التیام تام حاصل گردد تا در جمیع عوالم الهی اتّحاد ابدی داشته باشند و حیات روحانی یکدیگر را ترقّی دهند اینست عقد بهائی.
(حضرت عبدالبهاء، منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج ۱، شمارۀ ۸۶) [٣]
بدرگاه حضرت احدیّت عجز و لابه گشت که این اقتران سبب سرور قلوب دوستان گردد و الفت ابدی باشد و نتائج و ثمرات سرمدیّه حصول پذیرد.
هر ضرری از افتراق حاصل گردد امّا از اقتران کائنات همواره نتائج ممدوحه حاصل شود اقتران در ذرّات موجودات سبب ظهور فضل و موهبت رحمانست و هر چه رتبه بالاتر رود اهمّیّت اقتران عظیمتر گردد سبحان الّذی خلق الأزواج کلّها ممّا تنبت الأرض و من انفسهم و ممّا لا یعقلون١ علی الخصوص اقتران انسان بانسان بالأخصّ اگر بمحبّت حضرت یزدان شود وحدت اصلیّه جلوه نماید و محبّت رحمانیّه تأسّس جوید یقین است این اقتران سبب ظهور الطاف حضرت رحمان شود لهذا تهنیت گوئیم و تبریک نمائیم و از عون و عنایت جمال مبارک رجا کنیم که این جشن سبب سرور کلّ باشد و این بزم بوحدت آسمانی تزیین یابد.
(حضرت عبدالبهاء، منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج ۱، شمارۀ ۸۷) [۴]
ای دو مؤمن باللّه خداوند بیمانند زن و مرد را آفریده که با یکدیگر در نهایت الفت آمیزش نمایند و زندگانی کنند و حکم یک جان داشته باشند زن و مرد دو رفیق و انیس هستند که باید در غم یکدیگر باشند.
چون چنین باشند در نهایت خوشی و شادمانی و آسایش دل و جان در این جهان زندگانی کنند و در ملکوت آسمانی مظهر الطاف الهی گردند والّا در غایت تلخی عمر بسر برند و هر دم آرزوی مردن نمایند و در جهان آسمانی نیز شرمسار باشند.
پس بکوشید که با یکدیگر مانند دو کبوتر در آشیان آمیزش دل و جان نمائید اینست خوشبختی در دو جهان.
(حضرت عبدالبهاء، منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج ۱، شمارۀ ۹۲) [۵]
هو الله
الحمد للّه الّذی خلق حقائق مزدوجة من تقابل الاسمآء و الصّفات و مرکّبة من الوجود و الماهیّات و مستفیضة من شئون متقابلة متوافقة و مرایا متعاکسة متشاکلة فی جمیع الکائنات سبحان الّذی خلق الازواج کلّها ممّا تنبت الارض و من انفسهم و ممّا لا یعقلون٢ و جعل الانسان معدن البرکة و منبع التّکثّر فی عالم الکیان فبتقابل الاسمآء الحسنی و تسابق الصّفات العلیآء ظهرت حقائق الاشیآء فازدوجت و اجتمعت و اقتربت و اتّفق ت و اتّحدت و تجمّلت و تکمّلت فظهرت انوار الوحدة الاصلیّة فی کینونات الحقائق الفرعیّة.
و لهذه الاسرار حکمة خفیّة و وردت بها اوامر و تشویقات الهیّة فی النّصوص الشّرعیّة و للّه الحکم البالغة و الحجّة القاطعة و السّلطنة النّافذة و القوّة الکاملة و الانجذابات الجامعة.
و الصّلاة و الثّنآء علی الحقیقة الجامعة للحقائق الرّحمانیّة و الدّقائق الکونیّة البرزخ العظیم و الرّابط الکریم مجمع البحرین و ملتقی النّهرین و نیّر المشرقین و نور المغربین٣ الشّجرة المبارکة و علی فروعها و اوراقها و ازهارها و اثمارها و علی الّذین استظلّوا فی ظلّها و التجأوا الی دوحتها.
قد تجلّی الرّحمن فی سینآء الاکوان بنور سطع و ابرق و لاح علی مطالع الانفس و الآفاق فائتلفت و استأنست و اقتربت و اجتمعت و انجذبت القابلیّات و المقبولات و الموجودات و الماهیّات ائتلافاً به ظهرت آیة التّوحید و ارتفعت رایة التّفرید و زالت الکثرات و فنت الانّیّات و اضمحلّت الحدودات.
و اعلاماً لهذه الوحدة الاصلیّة و اعلاناً لهذه الالفة الرّوحیّة بحکمته البالغة و رحمته السّابقة قدّر النّکاح و جعله سبباً للفلاح و علّة للنّجاح لیکون رمزاً عن تلک الرّابطة الرّحمانیّة و اشارة عن تلک الالفة الرّوحانیّة و النّعمة الملکوتیّة و الموهبة اللّاهوتیّة.
فاستبشروا یا اهل البهآء بالالفة الّتی قدّر لکم ربّکم فی عالم العمآء و الوحدة المؤسّسة علی دعائم الهدی منها هذه الالفة الّتی وقعت بین الورقة المبارکة و الفرع الرّفیع و الوحدة الّتی ظهرت بین تلک الثّمرة الجلیلة و الفنّ البدیع.
فاسئلوا اللّه ان یجعل هذا الاقتران مبارکاً متیمّناً مأنوساً مسعوداً و یشرح به صدریهما و ینعش به قلبیهما و یبثّ بهما نفوساً تستقیم علی امر ربّها و تنشر نفحات القدس فی مشارق الارض و مغاربها و تنوّر الآفاق بنور عرفانها و تعطّر الارجآء بفوائح اسرارها و تزیّن الوجود باسرار السّجود لبارئها و مقدّرها و الحمد للّه فی مبتدی هذه الالفة و منتهاها.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [۶]
و امّا در خصوص ازدواج بدان امر ازدواج ابدیست تغییر و تبدیل نخواهد یافت این ایجاد الهیست و ایجاد ممکن نیست که تغییر و تبدیل یابد.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [٧]
در این دور مقدّس چنین مقدّر شده که در میان قرین و قرینه روز بروز محبّت و یگانگی ازدیاد یابد تا حکم یک نفس و یک روح و یک جسم یابند انشآء الله این ارادۀ الهیّه در نهایت کمال در میان شما جلوه نماید.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [٨]
حمداً لمن خلق مبدء الوجود بفیض مشهود و جعله مرکزاً لمقام محمود و بثّ من ذلک المقام الهیکل البشری قبائل و اقوام و شعوباً فی کلّ اقطار ثمّ خلق الاشیآء مزدوجاً مبتهجاً ممتزجاً ممّا تنبت الارض و ممّا یدبّ علیها دبیب الحیات من اولی النّهی و ذوی العقول حتّی ینموا و یزدادوا و یعبدوا ربّهم مخلصین له بالرّوح سالکین فی سبیل الرّشاد مرتّبین القلب و الفؤاد و جعل هذا العهد الوثیق بین فریق المؤمنین آیة الوحدانیّة و الوسیلة الکلّیّة فی الارتباط الجسمانیّة و الرّوحانیّة فاختار لعباده امآء نورانیّة و لاصفیآئه ورقات ربّانیّة … و الّف بین قلوبهما و جعلهما نفساً واحدة حتّی یؤالفا و یؤانسا و یتّحدا و یتّفقا فی جمیع الشؤن و الاحوال.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [٩]
ای کنیز خدا همسر مهرپرور الحمد للّه بظلّ شجرۀ مبارکه درآمد و از خورشید آسمانی و ماه نورانی اقتباس نور هدایت نمود قرین موافق است و یار صادق لهذا باید نوعی بنمائی که در نهایت سرور و فرح و شادمانی باشد و بجان و دل راضی و موفّق بکامرانی من در حقّ شما دعا نمایم و از فضل و عنایت حق امیدوارم که بنهایت الفت و محبّت زندگانی نمائید و علیک البهآء الابهی.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [١٠]
و بکوشی که سیاه و سفید در یک مجلس مجتمع گردند و در نهایت محبّت و اخوّت با یکدیگر آمیزش کنند تا این نزاع و جدال ما بین سیاه و سفید زائل گردد حتّی باید بکوشید که با یکدیگر اقتران نمایند هیچ سببی بجهت الفت میانۀ سیاه و سفید اعظم از نفوذ کلمة اللّه نه و همچنین از اقتران میان این دو فریق و ازدواج بکلّی ریشۀ عداوت قلع و قمع گردد.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [١١]
بهائیان موظّف هستند که اگر متأهّلاند، مرتکب زنا نشوند و قبل از ازدواج از روابط جنسی پرهیز نمایند. ازدواج نکردن در دیانت بهائی گناه محسوب نمیشود، امّا حضرت بهاءالله ازدواج را به مؤمنین توصیه فرمودهاند.
در آیین بهائی، تعلیمی مبنی بر وجود ”قرین روح“ وجود ندارد. هدف این است که ازدواج به یک دوستی عمیق روحانی منجر شود که در عالم بعد نیز ادامه یابد؛ عالمی که عاری از جنسیّت و داد و ستد در ازدواج است. به همین ترتیب، ما باید با والدین، فرزندان، برادران، خواهران و دوستانمان پیوندهای معنوی عمیقی برقرار کنیم که ابدی باشد و نه صرفاً پیوندهای جسمانی در روابط انسانی.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۴ دسامبر١٩۵۴صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [١٢]
ایجاد خانوادههایی که عالم را منوّر نمایند
تزوّجوا یا قوم لیظهر منکم من یذکرنی بین عبادی هذا من امری علیکم اتّخذوه لأنفسکم معیناً.
(حضرت بهاءالله، کتاب اقدس بند ۶۳) [١٣]
فلمّا اراد نظم العالم و اظهار الجود و الکرم علی الأمم شرع الشّرایع و اظهر المناهج و فیها سنّ سنّة النّکاح و جعله حصناً للنّجاح و الفلاح و امرنا به فیما نزّل من ملکوت المقدّس فی کتابه الأقدس قوله عزّ کبریائه.
تزوّجوا یا قوم لیظهر منکم من یذکرنی بین عبادی هذا من امری علیکم ان اتّخذوه لأنفسکم معیناً.
(از الواح حضرت بهاءالله) [١۴]
شهد اللّه انّه لا اله الّا هو المقتدر علی ما یشآء یحکم فی الملک کیف یرید هذا یوم فیه اَمَرَ الرّحمن بالاقتران لیظهر منه من ینطق و یذکر اللّه ربّ ما یُری و ما لا یُری و ربّ العرش العظیم … البهآء علیک و علی الّتی وهبناها ایّاک ان اشکرا و قولا
لک الحمد یا اله العالم و لک الثّنآء یا بهآء العارفین.
(از الواح حضرت بهاءالله) [١۵]
ای دو اولاد عزیز من اقتران شما چون بسمع من رسید بینهایت ممنون و مسرور شدم که الحمد للّه آن دو طیر باوفا در یک آشیانه لانه نمودند و از خدا خواهم که یک عائلۀ محترمهئی تشکیل نمایند زیرا اهمّیّت ازدواج بجهت تشکیل یک عائلۀ پربرکت است تا در کمال مسرّت مانند شمعها عالم انسان را روشن نمایند زیرا روشنائی اینعالم بوجود انسانست اگر در اینجهان انسان نبود مانند شجر بیثمر بود حال امیدوارم که آن دو نفس مانند یک شجر گردند و از رشحات ابر عنایت طراوت و لطافت حاصل نمایند و پر شکوفه و ثمر گردند تا الیالأبد این سلاله باقی و برقرار ماند.
(حضرت عبدالبهاء، منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج ۱، شمارۀ ۸۸) [١۶]
ای دو مرغ حدائق روحانی حمد کنید موفّق باقتران با یکدیگر شدید و آرزوی آن دارید که تأسیس یکعائلۀ مبارکهئی نمائید من نیز بملکوت ابهی عجز و نیاز مینمایم که آن دو حمامۀ انس را در فردوس عنایت بنغمه و آهنگ آرد تا بابدع الحان بر افنان شجرۀ حیات در تسبیح و تقدیس ربّ الجنود بسرایند تا سامعین متأثّر شوند و بوجد و طرب آیند و از نسیم عنایت اهتزاز جویند و حیات ابدی طلبند و تعمید روحانی خواهند و علیکما البهآء الابهی.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [١٧]
از الطاف جمال مبارک امیدوارم که این اقتران مورث روح و ریحان گردد و سبب سرور و حبور یاران و تشکیل عائلهئی بهائی در عرصۀ ظهور جلوه نماید که سلاله در قرون و اعصار آتیه مظهر فیض و برکت الهیّه باشد.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [١٨]
و انّی ادعو اللّه ان یجعل بیتک محلّاً لسط وع انوار الهدی و انتشار آیات اللّه و توقّد نار محبّته فی قلوب عبیده و امائه فی کلّ حین و اعلمی انّ کلّ بیت یرتفع منه ذکر اللّه بالتّهلیل الی الملکوت الجلیل ذلک البیت جنّة من جنان اللّه و روضة من ریاض ملکوت اللّه.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [١٩]
تبریک و تهنیت اقتران مینمایم که مبارک و متیمّن باشد و سبب تسلسل سلاله الی الابد هر اقتران که با کمال ثبوت بر محبّت حضرت رحمان باشد البتّه سبب برکت عظیم گردد لهذا از خدا خواهم که این ازدواج سبب ابتهاج گردد و این ائتلاف علّت ظهور الطاف و علیک التّحیّة و الثّنآء.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [٢٠]
بعد از اقتران باید با قرین محترم همراه بنشر نفحات اللّه پردازید تا تأییدات ربّ الجنود پی در پی رسد بهر دیار که گذر نمائید مانند ابر بهاری فیض بخشید و سبز و خرّم نمائید و علیک البهآء الابهی.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [٢١]
قد انشرح القلوب لاقترانکما فی یوم مبارک سعید فی هذا العصر المجید و لا شکّ انّ هذا الاقتران سعید و مبارک عند اهل الایمان لانّ کلیکما مستظلّان فی ظلّ شجرة الحیات داخلان فی سفینة النّجات منجذبان بنفحات ریاض الملکوت بتأیید من ربّ الآیات فما ابرک هذا الاقتران و ما اشرف هذا الالفة و الاجتماع کونا کزوج ورقآء اتّخذا وکراً فی اعلی فروع شجرة الحیات فی فردوس الرّحمن و فی بطون اللّیالی و الاسحار یترنّمان بابدع الاذکار فی تسبیح ربّهما المختار و انّی اسئل اللّه ان یقدّر لکما کلّ خیر و یحییکما حیاتاً طیّبة و یوفّقکما علی صالح الاعمال و ینزّل البرکة علی احبّآئکما و ذوی قرباکما.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [٢٢]
تأسيس عائله خیلی مهمّ است تا انسان جوانست از غرور جوانی ملتفت نميشود ولی چون پير شد خيلی افسوس ميخورد … در اين امر حيات عائله بايد مثل حيات ملائک سماء باشد روحانيّت و سرور باشد اتّحاد و اتّفاق باشد مرافقت جسمانی و عقلانی باشد خانه منظّم و مرتّب باشد افکارشان مانند اشعّههای شمس حقیقت و ستارههای روشن سماء باشد چون دو مرغ بر شاخسارهای شجر وحدت و یگانگی بسرایند همیشه پر فرح و سرور باشند و سبب سرور قلوب ديگران شوند برای ديگران سرمشق باشند برای يکديگر محبّت صمیمی حقیقی داشته باشند اطفال خود را خوب تربیت نمايند تا سبب افتخار و اشتهار آن عائله گردد.
(از خطابات حضرت عبدالبهاء) [٢٣]
یک خانوادۀ بهائی حقیقی به منزلۀ حصن حصینی است که جامعۀ بهائی به هنگام برنامهریزی فعّالیّتها میتواند برآن اتّکا نماید. اگر … و … به یکدیگر شدیداً علاقهمندند و مایلند ازدواج کنند، حضرت ولیّامرالله نمیخواهند که آنها تصوّر کنند که با این ازدواج خود را از امتیاز خدمت محروم میکنند. در حقیقت چنین وصلتی توانایی آنها را برای خدمت به امر الله افزایش خواهد داد. هیچ چیز احسن از آن نیست که جوانان بهائی ازدواج کرده آن طور که مورد نظر حضرت بهاءالله است خانوادۀ بهائی حقیقی تشکیل دهند. مراتب محبّت حضرت ولیّامرالله را به آنها ابلاغ نمایید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۶ نوامبر ۱۹٣٢ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [٢۴]
حضرت ولیّامرالله برای هر دوی شما در ازدواج آیندهتان آرزوی سعادت مینمایند و امیدوارند که این ازدواج نه تنها برای شما بلکه برای امر مبارک نیز میمنت داشته باشد.
ازدواج بین دو نفس که در این ایّام زنده به پیام الهی گشته و حیات خود را وقف خدمت امرش نمودهاند و برای خیر عالم انسانی میکوشند میتواند قوّۀ عظیمی در زندگی دیگران باشد و برای سایر احبّا و نیز غیر بهائیان سرمشق و مایۀ الهام گردد.
در مورد سؤال شما که آیا بهائیان باید داشتن اولاد را وظیفۀ خود بدانند: چون حضرت بهاءالله فرمودهاند که مقصد اصلی ازدواج آوردن نفوس دیگری به این عالم است که به خداوند خدمت نمایند و به او عشق بورزند، حضرت ولیّامرالله معتقدند که شما نباید از انجام این مسئولیّت و موهبت رویگردان باشید حتّی اگر در میزان و سرعت فعّالیّتهای امری شما حدّ اقلّ موقّتاً دخالتی داشته باشد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۴ اوت ۱۹۴٣ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به دو نفر از احبّا) [٢۵]
یقین بدانید که در تعالیم بهائی دامنه اتّحاد خانواده فراتر از رابطۀ بین زوجین میباشد و دارای اهمّیّت حیاتی است. در آیین بهائی ازدواج نهادی هم روحانی و هم اجتماعی محسوب میشود که نه تنها بر زوج و فرزندانشان بلکه بر والدین و پدر و مادر بزرگها و نوهها و سایر بستگان نیز تأثیر میگذارد. این نهاد به راستی بر تمام ر وابط جامعۀ اطرافش تأثیرگذار است (یا، در یک جامعۀ سالم، باید تأثیرگذار باشد).
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٠ ژوئیه ١٩٩۶ صادر از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٢۶]
اگر اجتماع بزرگ بهائیان را به عنوان مردمانی بنگرد که در حال تقلیب روحانیاند و وجه مشخّصۀ آنها اعمال و صفات مرضیّهشان و ازدواج و حیات خانوادگی پایدارشان میباشد که در آن فرزندان با حسن اخلاق و نگرشی روحانی پرورش مییابند، طالبان حقیقت مغناطیسوار مجذوب امر مبارک خواهند شد و امر تبلیغ شور و نشوری خواهد یافت.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٧ ژوئیه ۱۹٩٩ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از محافل ملّی) [٢٧]
پدر و مادر، فارغ از میزان تحصیلاتشان، موقعیّتی مهم و حسّاس برای شکل دادن به پیشرفت روحانی کودکان خود دارند و هرگز نباید توانمندی خود را برای تربیت اخلاقی کودکانشان ناچیز انگارند. زیرا والدین از طریق یک محیط خانوادگی که آگاهانه با عشق به خداوند، کوشش در جهت اجرای احکام الهی و روح خدمت به امر الله و عدم تعصّب و برکناری از تأثیرات مخرّب غیبت ای جاد مینمایند، اثری قطعی و حیاتی در پرورش اطفال دارند.
(ترجمهای از پیام رضوان ٢٠٠٠ بیت العدل اعظم خطاب به بهائیان جهان) [٢٨]
اگر قرار است حتّی تعداد بیشتری قادر به اجابت دعوت آنان شوند، احبّا در بسیاری از جنبههای حیات فردی و جمعی خود باید بیش از پیش نمونههای درخشانی از تغییراتی شوند که خود مروّج آنند. در بستر چارچوب عمل که هادی مساعی آنان برای پیشرفت امر مبارک است احبّا میتوانند به مواردی از جمله تقویت شالودههای حیات خانواده پردازند، نهاد مهمّی که واحد بنیادی اجتماع است…. در جمیع این موارد احبّا باید بتوانند حکیمانه مشخّص نمایند که چه جنبههایی از فرهنگشان با تعالیم امر مبارک مطابقت دارد و باید گسترش داده شود و چه جنبههای مغایری هست که باید کنار گذاشته شود. تواناییشان در کمک به پیشرفت مادّی و اجتماعی جوامعشان نیز حائز اهمّیّت است در حالی که مراقباند از افتادن در دامهای سیاست حزبی و کلّیّۀ جدلهای آن دوری جویند. با بروز فزایندۀ آرمانهای متعالی امر مبارک در افراد و خانوادهها و در جوامع، احبّا به تحرّکی سرعت خواهند بخشید که مردم منطقه را به آن سعادت حقیقی که مورد نظر حضرت بهاءالله است نزدیکتر میکند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٩ ژوئیه ٢٠١۵ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از محافل ملّی) [٢٩]
این نسل جوان خانوادههایی تشکیل خواهند داد که زیربنای جوامعی شکوفا را تضمین خواهد کرد. عشق فزایندۀ جوانان به حضرت بهاءالله و تعهّد شخصیشان به انجام موازینی که حضرتش آنان را به رعایت آن دعوت فرموده سبب میشود که فرزندان خود را با محبّت الله که ”با شير مادر ممزوج شده“ پرورش دهند و همواره در ظلّ تعالیم الهی پناه جویند.
(ترجمهای از پیام مورّخ ٢٩ دسامبر ٢٠١۵ بیت العدل اعظم خطاب به کنفرانس هیئتهای مشاورین قارّهای) [٣٠]
بهترین محیط برای آموختن اصل مشورت
جمیع بدانند و در اینفقره بانوار آفتاب یقین فائز و منوّر باشند اناث و ذکور عنداللّه واحد بوده و هست و مطلع نور رحمن بیک تجلّی بر کلّ مجلّی قد خلقهنّ لهم و خلقهم لهنّ احبّ الخلق عند الحقّ ارسخهم و اسبقهم فی حبّ اللّه جلّ جلاله.…
باید دوستان حقّ بطراز عدل و انصاف و مهر و محبّت مزیّن باشند چنانچه بر خود ظلم و تعدّی روا نمیدارند بر اماء الهی هم روا ندارند انّه ینطق بالحقّ و یأمر بما ینتفع به عباده و امائه انّه ولیّ الکلّ فی الدّنیا و الآخرة.
(از الواح حضرت بهاءالله) [٣١]
در هر گروهی هر چقدر هم که مشورت مشفقانه باشد خواه ناخواه نکاتی پیش میآید که توافق نمیتواند حاصل شود. این مشکل در محفل روحانی با رأی اکثریّت حل میشود. ولی وقتی مشورت کنندهها فقط دو نفر باشند، مانند زن و شوهر، رأی اکثریّت مفهومی ندارد. لذا گاهی زن باید از خواست شوهر تبعیّت نماید و زمانی شوهر باید تابع خواست زن باشد، ولی هیچ یک نباید به ناحقّ بر دیگری تسلّط جوید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢٨ دسامبر ١٩٨٠ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از محافل ملّی) [٣٢]
شما در بارۀ قواعد خاصّ رفتاری سؤال نمودهاید که باید بر روابط زن و شوهر حاکم باشد. بیت العدل اعظم مایل به انجام این کار نیستند و معتقدند که هدایت کافی در مجموعۀ آثار راجع به این موضوع۴ گنجانده شده است: مثلاً اصل اینکه حقوق تک تک افراد خانواده باید رعایت شود و توصیۀ اینکه مشورت توأم با شفقت باید اصلی اساسی باشد، تمام مسائل باید با الفت و محبّت فیصله یابد، گاهی زن یا شوهر باید از خواست طرف دیگر تبعیّت نماید. هر زن و شوهری معیّن کنند که دقیقاً تحت چه شرایطی متوسّل به تسلیم خواهند شد. اگر خدای ناکرده زن و شوهر نتوانند به توافق برسند و این عدم توافق منجر به بیگانگی آنها از یکدیگر گردد، باید با کسانی که مورد اعتماد ایشان هستند و به صداقت و درستی رأی و تشخیص آنها اطمینان دارند مشورت نمایند تا وحدت خانواده را حفظ و تقویت نمایند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١۶ مه ١٩٨٢ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٣٣]
بیت العدل اعظم نامۀ مورّخ ۷ دسامبر ۱۹۸۴ شما را حاکی از نظرات شوهرتان در بارۀ اختیاراتی که ایشان معتقدند آثار مبارکه در ازدواج به شوهر اعطا نموده است، دریافت کردهاند. مقرّر فرمودند به شرح زیر مرقوم گردد.
رهنمودهای مربوط به این موضوع که در دسترس احبّا قرار گرفته است تأکید بر این دارد که حقوق تک تک افراد خانواده باید رعایت شود، و مشورت توأم با شفقت باید اصلی اساسی باشد، تمام مسائل باید با الفت و محبّت فیصله یابد، و گاهی زن یا شوهر باید از خواست طرف دیگر تبعیّت نماید. اینکه هر زن و شوهری معیّن کنند که دقیقاً تحت چه شرایطی متوسّل به تسلیم خواهند شد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢ ژانویه ١٩٨۵ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٣۴]
الگوی کاری هم زنان و هم مردان ممکن است در آینده تغییر کند تا به هر دو اجازه دهد به راحتی در فعّالیّتهای حرفهای شرکت کنند بدون اینکه از زندگی خانوادگی غافل گردند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١١ ژانویه ١٩٨٨ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٣۵]
همان طور که مستحضرید اصل وحدت عالم انسانی در آثار بهائی به منزلۀ محوری توصیف شده که سایر تعالیم حضرت بهاءالله طائف حول آن است. مفهوم این اصل به قدری وسیع و همهجانبه است که بر همۀ ابعاد فعّالیّتهای بشری اثر گذارده موجب تغییر و تحوّل آنها میگردد. این اصل مستلزم ایجاد تغییری بنیادین در نحوۀ ارتباط مردم با یکدیگر و نیز ریشهکن کردن عادات دیرینهای است که حقوق طبیعی بشر را که مستلزم رعایت احترام و شرافت انسانی هر فرد میباشد انکار میکند.
در محیط خانواده، حقوق هر یک از اعضا باید محترم شمرده شود. حضرت عبدالبهاء در بیانی چنین میفرمایند:
خویشان را همیشه باید مواظبت نمود که روز بروز ارتباط آنها زیاد شود و حقوق آنها معلوم باشد مثلاً حقوق پدر چه چیز است حقوق پسر چه چیز است کل حقوق خود را بدانند نه آنکه حقوقشان مجهول باشد همچنان که پدر حقوقی گردن پسر دارد پسر نیز حقوقی دارد همین طور مادر و برادر و سایر اقربا و عائله باید در جمیع کمالات تربیت و ارتباط تام یابد.…
اِعمال زور از طرف فرد قوی بر علیه فرد ضعیف به منظور تحمیل اراده و رسیدن به امیال شخصی، تخلّفی فاحش از تعالیم بهائی است. هیچ کس حقّ ندارد با توسّل به زور یا تهدید به اِعمال خشونت، شخص دیگری را به عملی که به انجام آن راضی نیست وادار نماید. حضرت عبدالبهاء میفرمایند ”ای یاران الهی جبر و عنف و زجر و قهر در این دورۀ الهی مذموم…“. کسانی که به سبب غلیان غیظ و غضب و یا عدم توانایی در مهار کردن خشم و عصبانیّت خود، به اِعمال خشونت نسبت به دیگران وسوسه میشوند، باید متذکّر باشند که این رفتار نکوهیده در امر منیع حضرت بهاءالله محکوم شده است.
از جمله نشانههای سقوط اخلاقی در نظام اجتماعی رو به زوال کنونی، ازدیاد خشونت در خانواده، افزایش رفتار تحقیرآمیز و ظالمانه نسبت به همسر و فرزند و شیوع آزارهای جنسی است. بسیار مهمّ است که اعضای جامعۀ اسم اعظم بسیار مراقب باشند که مبادا به علّت شیوع چنین اعمالی به قبول آن تن در دهند. احبّای الهی باید همواره متوجّه و متذکّر باشند که وظیفۀ ایشان ارائۀ نمونهای از روش جدید زندگی است، روشی که خصوصیّات شاخص آن پایبندی به اصول عالی اخلاقی و احترام به منزلت و حقوق تمامی مردم و احتراز از ظلم و ستم و هر نوع تعدّی است.
حضرت بهاءالله امر مشورت را وسیلهای برای حصول توافق و راهی برای تعیین نحوۀ عمل مشترک مقرّر فرمودهاند. استفاده از این وسیله بین دو شریک زندگی زناشویی و در خانواده و در حقیقت در جمیع مواردی که احبّا در اتّخاذ تصمیمات مشترک شرکت میکنند لازم است. مشورت مستلزم آنست که تمام شرکتکنندگان آرای خود را با آزادی کامل و بدون واهمه از اینکه نظراتشان مورد انتقاد قرار گیرد و یا تحقیر شود بیان نمایند و البتّه این شرط اوّلیّه برای موفّقیّت در مشورت، در محیطی که در آن ترس از خشونت و اهانت وجود داشته باشد قابل حصول نیست.
بعضی از سؤاﻻت شما مربوط به رفتار با زنان است و شایسته است که با توجّه به اصل تساوی حقوق رجال و نساء که از تعالیم دیانت بهائی است بررسی گردد. تساوی حقوق زن و مرد امری است به مراتب واﻻتر از اظهار آرمانهای قابل ستایش و اصلی است که تأثیر عمیقی بر جنبههای مختلف روابط انسانی دارد و باید جزء ﻻینفکّی از حیات خانواده و جامعۀ بهائی باشد. اجرای این تعلیم مبارک منشأ تغییر و تحوّل در آداب و رسومی است که در طیّ قرون متمادی مرسوم بوده است. نمونهای از این تحوّلات را در جوابی که از طرف حضرت شوقی افندی به این سؤال عنایت شده که آیا تعالیم بهائی سنّت متداوله را که مرد به زن پیشنهاد ازدواج مینماید تغییر میدهد به نحوی که زن نیز اجازۀ پیشنهاد ازدواج به مرد را داشته باشد، میتوان یافت پاسخ چنین است ”فرمودند بنویس مساوات تامّ است امتیاز و ترجیح جائز نه.“ با گذشت زمان و به تدریج که زنان و مردان بهائی در اجرای کاملتر اصل تساوی حقوق رجال و نساء میکوشند، درک و فهم عمیقتری از اثرات و نتایج وسیع و همهجانبۀ این تعلیم حیاتی حاصل خواهد شد. حضرت عبدالبهاء در یکی از خطابات خود که متن آن به زبان انگلیسی ثبت شده و مضمون آن به فارسی چنین است میفرمایند ”تا زمانی که مساوات بین مرد و زن کاملاً تمکّن و تحقّق نیافته ممکن نیست عالم انسانی به حدّ کمال ترقّی نماید.“…
توسّل به زور از طرف مرد به منظور تحمیل ارادهاش بر زن، تمرّدی فاحش از تعالیم دیانت بهائی است. حضرت عبدالبهاء در بیاناتی که متن آن به زبان انگلیسی ثبت شده و مضمون آن به فارسی چنین است میفرمایند:
در قدیم دنیا با زور اداره میشد و مرد چون جسماً و فکراً از زن زورمندتر و پرخاشجوتر بود بر او غالب و مسلّط بود ولی حال وضع در تغییر است. به مرور اِعمال زور و عنف، غلبۀ خود را از دست میدهد و هوشیاری، فراست فطری و خصائل روحانی محبّت و خدمت که در زن قوی است، تفوّق و برتری مییابد.
مردان بهائی این فرصت را دارند که به دنیای اطراف خود چهرۀ جدیدی از روابط زن و مرد را که در آن توسّل به زور و تعرّض از بین رفته و همکاری و مشورت جایگزین آن شده است نشان دهند. بیت العدل اعظم در جواب به سؤالات واصله فرمودهاند که در روابط زناشویی، زن و شوهر هیچ یک نباید هرگز به ناحقّ دیگری را تحت سلطۀ خود در آورد. اگر از طریق مشورت توافق حاصل نشود، گاهی زن یا شوهر باید از خواست طرف دیگر تبعیّت نماید، هر زن و شوهری باید خود تصمیم بگیرند که دقیقاً تحت چه شرایطی چنین تبعیّتی باید صورت گیرد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢۴ ژانویه ١٩٩٣ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٣۶]
مسئلهای که مطرح کردهاید برای زن و شوهرهای بهائی که با نیازها و فرصتهای موجود در جامعۀ امروز رو به رو هستند بسیار مهم است. مانند بسیاری از جنبههای دیگر زندگی روزانه، راه حلّ این مسئله را باید در فهم و به کار گیری تعالیم امر مبارک جستجو نمود. احبّا باید این واقعیّت را کاملاً درک کرده بدون ناراحتی بپذیرند که راه حلّهای حاصله ممکن است از نقطهنظر کسانی که به موهبت قبول موعود الهی فائز نشدهاند و در چنگال افکاری اسیرند که هرچند وسیعاً مورد قبول اهل عالم است ولی با تعالیم بهائی مغایرت دارد، ناقص و نارسا باشد.
آنچه در بررسی این موضوع باید مخصوصاً به آن توجّه داشت هدفی است که مؤمنین به حضرت بهاءالله در زندگی دارند و آن شناسایی و پرستش خداوند است. این هدف مستلزم خدمت به همنوع و خدمت در جهت پیشرفت امر الهی است. در تعقیب این هدف، بهائیان باید کوشش نمایند تا با استفاده از طرق موجود تا حدّ امکان استعدادها و قابلیّتهای خود را پرورش دهند.
بر اثر محدودیّتهایی که در این عالم خاکی وجود دارد، احبّا در بسیاری از موارد خود را از پرورش کامل استعدادهای خویش محروم میبینند. این محرومیّت ممکن است از فقدان منابع اقتصادی یا نبودن امکانات تحصیلی و یا لزوم انجام تعهّدات و وظایف دیگری مانند مسئولیّتهای زندگی زناشویی و وظایف خانوادگی که آزادانه اختیار نمودهاند، ناشی شده باشد. در بعضی موارد ممکن است علّت آن تصمیم آگاهانه برای فداکاری در راه امر الله باشد مانند وقتی که یک مهاجر برای خدمت در محلّی مستقرّ میشود که فاقد امکانات لازم برای پرورش استعدادها و قابلیّتهای خاصّ اوست. امّا این محرومیّتها و محدودیّتها به معنای این نیست که این دوستان قادر نیستند مقصد اصلی حیات روحانی خود را تحقّق بخشند بلکه صرفاً عناصری از یک چالش عمومی برای سنجش و ایجاد تعادل در صرف وقت و انرژی برای رسیدگی به امور گوناگون زندگی است.
چون موقعیّت افراد بسیار متفاوت است، هیچ گونه پاسخ کلّی برای پرسشهای شما در مورد تصمیمگیری زن و شوهرهای شاغل که با دنبال کردن حرفۀ خود ظاهراً دو راه جداگانه را طیّ میکنند وجود ندارد. هر زن و شوهری باید با اتّکا به فرایند مشورت بهائی تصمیم بگیرند که بهترین راه برای آنها چیست و در انجام این کار میتوانند از جمله عوامل زیر را در نظر بگیرند:
- توجّه به اصل تساوی که باید راهنمای مشورت میان زن و شوهر باشد.
بیت العدل اعظم الهی در پاسخ به سؤالات قبلی متذکّر شدهاند که مشورت توأم با شفقت باید اصل اساسی رابطۀ زناشویی باشد. اگر حصول توافق ممکن نباشد، گاهی زن یا شوهر باید از خواست طرف دیگر تبعیّت نماید. اینکه دقیقاً در چه وضع و موقعیّتی چنین تبعیّتی باید صورت گیرد امری است که به تصمیم هر زوج بستگی دارد.
- تأکید بسیار در آثار بهائی بر حفظ پیوند زناشویی و تحکیم اتّحاد بین دو شریک زندگی.
- مفهوم یک خانوادۀ بهائی که در آن مادر اوّل مربّی فرزندان به شمار میرود و پدر مسئولیّت اصلی تأمین معیشت خانواده را بر عهده دارد.
همان طور که بیت العدل اعظم در موارد دیگر متذکّر شدهاند این امر به هیچ وجه بدان معنا نیست که این وظایف ثابت و تغییرناپذیرند و نمیتوان آنها را بر حسب نیاز و شرایط خانواده تبدیل و تعدیل نمود.
- موقعیّتهای خاصّ مختلفی که ممکن است پیش بیاید، مانند: امکانات شغلی در زمانی که بیکاری عمومی رواج دارد، فرصتها و یا تواناییهای استثنایی که ممکن است یکی از طرفین ازدواج دارا باشد و یا نیازهای مبرم امر الله که ممکن است مستلزم فداکاری احبّا باشد.
موفّقیّت چنین مشورتی بدون شک به میزان توسّل به دعا و مناجات و توجّه قلبی به درگاه الهی، احترام متقابل زن و شوهر به یکدیگر، آرزوی خالصانۀ آنها برای یافتن راه حلّی که باعث حفظ اتّحاد و هماهنگی بین آنها و سایر اعضای خانواده گردد و آمادگی آنان برای مصالحه و سازش در چارچوب تساوی، بستگی خواهد داشت.
همچنان که اجتماع در طول دههها و قرنهای آینده در تحت نفوذ تقلیبکنندۀ ظهور حضرت بهاءالله تحوّل مییابد، مطمئنّاً تغییراتی بنیادین در آن روی خواهد داد که اجرای تعالیم بهائی در اجتماع را تسهیل نموده مشکلات زن و شوهرهایی را که مشتاقانه خواهان خدمت به امر الهی از طریق فعّالیّتهای شغلی و حر فهای خود هستند تخفیف خواهد داد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢۶ ژوئن ١٩٩۶ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٣٧]
از جمله نشانههای سقوط اخلاقی در نظام اجتماعی کنونی جهان، ضعف پیوند روحانی در روابط خانوادگی است. عدم رعایت کامل تساوی زن و مرد و بیتوجّهی به حقوق کودک در خانواده موجب رواج فرهنگی میگردد که از خصوصیّات بارز آن تحقیر زن و فرزند، تحمیل ارادۀ شخصی به دیگران و سرانجام اِعمال زور و خشونت، ابتدا در خانواده و سپس در مدارس و محلّ کار و نهایتاً در کوی و برزن و صحنۀ اجتماع، میباشد. در چنین جوّی، خانواده که بهترین محیط برای آموختن اصل مشورت و تصمیمگیری جمعی است خود عاملی در جهت پرورش و تداوم استبداد در جامعه میگردد.
(پیام مورّخ ۲۴ نوامبر ۲۰۰۹ بیت العدل اعظم خطاب به احبّای ایران) [٣٨]
همان گونه که پیدایش قوّۀ عاقله در عالم وجود نتیجۀ همبستگی و اتّحاد پیچیدۀ میلیونها سلّول است که با تشکیل بافتها و اعضای مختلف توانمندیهای متمایز را ممکن میسازند تکامل تمدّن بشری را نیز میتوان نتیجۀ مجموعهای از تعاملات بین اجزای منسجم و متنوّع نوع انسان دید، انسانی که توانسته است از مقصد کوتهبینانۀ تمرکز در موجودیّت خود فراتر رود. همان طور که زیستایی هر سلّول و هر عضو به سلامت تمامی بدن وابسته است به همین ترتیب رفاه هر فرد، هر خانواده و هر ملّت را باید در رفاه تمامی نوع بشر جستجو نمود….
برای شکلگیری مجموعۀ روابط فوقالذّکر به صورت الگویی از زندگیِ مبتنی بر اصل یگانگی نوع بشر، برخی از مفاهیم اساسی باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد. عمدهترین آنها مفهوم قدرت است.… شکوفا نمودن، تشویق کردن، جهت بخشیدن، هدایت کردن و قادر ساختن از جمله واژههایی هستند که با این مفهوم از قدرت بستگی دارند.
(پیام مورّخ ۱۲ اسفند ۱۳۹۱ بیت العدل اعظم خطاب به احبّای ایران) [٣٩]
مواجهه با چالشها
انّه قد حدّد فی البیان برضآء الطّرفین انّا لمّا اردنا المحبّة و الوداد و اتّحاد العباد لذا علّقناه باذن الأبوین بعدهما لئلّا تقع بینهم الضّغینة و البغضآء و لنا فیه مآرب اخری و کذلک کان الأمر مقضیّاً.
(حضرت بهاءالله، کتاب اقدس، بند ۶۵) [۴٠]
انّ اللّه احبّ الوصل و الوفاق و ابغض الفصل و الطّلاق.
(حضرت بهاءالله، کتاب اقدس، بند ۷۰) [۴١]
غصّه مخور صدمه مکش توکّل بر خدا کن و توسّل بذیل کبریا جو الحمد للّه تا بحال خوش گذشته باز نیز خواهد گذشت انّ ربّک لرؤف رحیم و بقدر امکان از صبیّۀ … جدا مشو زیرا حق التیام خواهد و بانفصام راضی نگردد وصل خواهد نه فصل اتّصال خواهد نه قطع مقبولترین امور الفت است و محبّت ولی اگر چنانچه بهیچوجه ممکن نه و کراهت تامّه حاصل آن وقت فصل جائز است لهذا تا توانی بوصل پرداز نه فصل.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [۴٢]
ای کنیز عزیز الهی شکر کن خدا را که اسباب الفت و التیام با قرین محترمت حاصل شد از خبر رجوع تو نزد مستر … بینهایت مسرور شدم زیرا در نزد حق محبوبتر از الفت و وفاق چیزی نه و مبغوضتر از کلفت و فراق چیزی نیست الحمد للّه ما بین شما دوباره الفت و محبّت حاصل من بسیار خوشنود شدم.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [۴٣]
در ایران مسئلۀ طلاق پیش بنهایت سهولت تحقّق مییافت در میان ملّت قدیمه متّصل بواسطۀ امر جزئی طلاق واقع میگردید چون انوار ملکوت تابید نفوس از روح بهآءاللّه زنده شدند بکلّی از طلاق اجتناب نمودند حال در ایران در میان احبّا طلاق واقع نمیگردد مگر آنکه امر مجبری در میان آید و ائتلاف مستحیل باشد درین صورت نادراً طلاقی واقع گردد.
حال احبّای امریک نیز باید برین روش و حرکت سلوک نمایند از طلاق نهایت اجتناب داشته باشند مگر آنکه سبب مجبری در میان آید که طرفین از یکدیگر بیزار گردند و باطّلاع محفل روحانی قرار بر فصل دهند و یکسال باید صبر و تحمّل کنند اگر در ظرف این یکسال ائتلاف حاصل نشد طلاق واقع گردد نه اینکه بمجرّد ادنی تکدّری و اغبراری در میان زوج و زوجه واقع زوج با زن دیگر بفکر الفت افتد و یا نعوذ باللّه زوجه نیز در فکر زوجی دیگر افتد این مخالف عصمت ملکوتی و عفّت حقیقی است احبّای الهی باید نوعی روش و سلوک نمایند و حسن اخلاق و اطوار بنمایند که دیگران حیران مانند زوج و زوجه باید الفتشان جسمانی محض نباشد بلکه الفت روحانی و ملکوتی باشد این دو نفس حکم یکنفس دارند چه قدر مشکل است یکنفس از هم جدا شود البتّه مشکلات عظیمه رخ دهد.
باری اساس ملکوت الهی الفتست و محبّتست و وحدتست اتّصال است نه انفصال اتّحاد است نه اختلاف علیالخصوص بین زوج و زوجه اگر سبب طلاق یکی ازین دو باشد البتّه در مشقّات عظیمه افتد و بوبال عظیم گرفتار گردد و بینهایت نادم و پشیمان شود.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [۴۴]
طلاق بر طبق نصّ کتاب مستطاب اقدس جایز ولی اجتناب از آن توصیه شده است. زن یا شوهر هرگاه احساس کنند که طلاق مطلقاً ضروری است، هر دو به طور مساوی حقّ درخواست طلاق را دارند. طلاق پس از گذشت یک سال تربّص که طیّ آن شوهر متعهّد به پرداخت مخارج همسر و فرزندان خود میباشد، قابل اجرا است حتّی اگر یکی از طرفین از قبول آن امتناع ورزد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۶ ژوئیه ١٩٣۵ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۴۵]
حضرت ولیّامرالله نامۀ … شما را دریافت نموده و با تأثّر عمیق از مشکلات و مصائب خانوادگیتان مطّلع شدهاند. هیکل مبارک مقرّر فرمودند به شما اطمینان دهم که بالنّیابه از جانب شما و خانوادۀ عزیزتان دعا خواهند نمود که انشاءالله به مدد هدایات و تأییدات ملأ اعلی به رفع اختلافات و برقراری الفت و دوستی کامل موفّق گردید. در حالی که هیکل مبارک شما را به هرگونه فداکاری برای ایجاد اتّحاد در خانواده تشویق میفرمایند، امیدوارند اگر تلاشهای شما ثمرات فوری به بار نیاورد مأیوس نشوید. شما باید سهم خود را با ایمان کامل به این نکته ایفا نمایید که با چنین کاری شما وظیفۀ خود را به عنوان یک فرد بهائی انجام میدهید. بقیّۀ امور یقیناً در ید قدرت الهی است.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢٣ ژوئیه ١٩٣٧ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۴۶]
حضرت ولیّامرالله نامۀ … شما را دریافت نموده و با تأثّر عمیق از عدم توافق بین شما و شوهرتان مطّلع شدهاند.
هیکل مبارک مقرّر فرمودند به شما اطمینان دهم که جهت حلّ مشکلات خانوادگیتان دعا خواهند نمود، در عین حال مؤکّداً به شما توصیه مینمایند که از هیچ کوششی برای رفع اختلافات خود فروگذار ننمایید و اجازه ندهید اختلافات به حدّی برسد که باعث جدایی کامل و نهایی شما از شوهرتان گردد.
هرچند طلاق بر طبق احکام بهائی مجاز است ولی اجتناب از آن اک یداً توصیه شده است و فقط در زمانی باید به آن متوسّل شد که هر کوششی برای جلوگیری از آن بیهوده و بینتیجه مانده است.
شما و همچنین آقای … باید با دقّت در بارۀ عواقب روحانی اقدام هر یک از طرفین برای طلاق تأمّل نمایید، و با اتّکا به نیروی ایمان و با اطمینان به تأییداتی که در اثر تمسّک کامل به اصول و احکام حضرت بهاءالله شامل حال هر یک از پیروان وفادار آن حضرت میگردد، با عزمی جدید به حلّ مشکلات مشترک پرداخته، الفت، آرامش و سعادت را به حیات خانواده خود برگردانید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١١ سپتامبر ١٩٣٨ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۴٧]
وضعیّتی۵ که شما با آن مواجه هستید براستی مشکل و حسّاس است ولی مسئولیّتهایی که شما به عنوان مؤمنی صادق و وفادار باید آگاهانه و با دقّت به عهده بگیرید نیز به همان اندازه خطیر و حیاتی است. بنا بر این حضرت ولیّامرالله هرچند وضعیّت خاصّ شما را به خوبی درمییابند و هرچند از این معضل که متأسّفانه با آن رو به رو هستید عمیقاً متأثّر میباشند، ولکن با توجّه به اوامر مؤکّدۀ مندرج در تعالیم الهی نمیتوانند در حالی که همسر اوّل شما هنوز در قید حیات و شریک شما در پیوند مقدّس ازدواج است تقاضای شما را مبنی بر ازدواج مجدّد تأیید نمایند و یا حتّی پیشنهاد یا موافقت فرمایند که شما همسر خود را صرفاً به این منظور طلاق دهید تا مجاز به ازدواج با همسر جدیدی گردید.
تعالیم بهائی نه تنها امکان اختیار دو زوجه را نمیدهد بلکه طلاق را نیز با وجود جایز بودن، عملی مذموم میشمرد که فقط در شرایطی استثنایی و هنگامی باید به آن متوسّل شد که مسائل عمدهای ورای جذّابیّت ظاهری و هماهنگی جنسی و الفت در میان باشد. نهاد ازدواج چنانکه حضرت بهاءالله مقرّر فرمودهاند در عین حال که برای جنبۀ جسمانی پیوند زناشویی اهمّیّت لازم را قائل است آن را نسبت به مقاصد اخلاقی و روحانی و نقشی که از طرف خداوند دانا و مهربان برای آن منظور گردیده است فرعی میشمرد. تنها هنگامی که به هر یک از این جنبههای مختلف اهمّیّت لازم داده شود و جنبۀ اخلاقی بر مادّی و جنبۀ روحانی بر جسمانی اولویّت یابد میتوان از چنین افراط و بیبندوباریها در روابط زناشویی که عصر منحطّ ما به نحو اسفباری شاهد آن است جلوگیری نمود و پاکی اصلی زندگی خانوادگی را به آن بازگرداند و هدف حقیقی از ایجاد این نهاد الهی را تحقّق بخشید.
حضرت ولیّامرالله از صمیم قلب دعا خواهند نمود که شما با الهام از چنین موازین الهی و چنین هدایات ربّانی و با استمدادات و تأییدات لاریبیّۀ حضرت بهاءالله، بتوانید به نحوی رضایتبخش روابط خود را با نفوس مورد نظر تعدیل و تنظیم نموده به راه حلّ صحیحی برای این مشکل یقیناً دشوار زندگیتان نائل آیید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٨ مه ١٩٣٩ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۴٨]
… هیکل مبارک به راستی از دریافت خبر خوش رفع اختلافات خانوادگی شما با خانم … و علیالخصوص از اینکه متّفقاً یک سفر تبلیغی بسیار موفّقیّتآمیز را … به انجام رساندهاید مسرور شدند. هیکل مبارک امیدوارند و از صمیم قلب دعا خواهند نمود که این پیوند خدمت مشترک به امر الهی که قلوبتان را عمیقاً متّحد کرده و راه حلّ مؤثّری برای مشکلات شخصی شماها گشته، با گذشت زمان و با مشارکت بیشتر و مشترکتان در نشر نفحات الله … مستحکمتر گردد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١۶ دسامبر ١٩۴٠ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۴٩]
حضرت بهاءالله بر تقدّس ازدواج تأکید شدید فرمودهاند و احبّا باید نهایت کوشش خود را برای ایجاد الفت در خانواده و ایجاد شرایطی که حدّ اقلّ مضر به حال فرزندانشان نباشد مبذول دارند. ولی اگر بعد از دعا و مناجات و از خودگذشتگی مسجّل شود که انجام آن مطلقاً غیر ممکن است میتوانند به طلاق متوسّل گردند.
حضرت ولیّامرالله برای شما و شوهرتان دعا خواهند نمود تا راهی برای شما گشوده شود و روابط بهتری پیدا کنید و همسرتان از مخالفت خشونتآمیز خود نسبت به امر مبارک دست بردارد.
هیکل مبارک توصیه میفرمایند که در هر اقدامی در راه جدایی از شوهرتان، احساسات فرزندان خود را هم در نظر بگیرید. آن حضرت برای فرزندانتان نیز دعا خواهند نمود تا با ثبوت در امر مبارک پرورش یابند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٠ نوامبر ١٩۴٣ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۵٠]
حضرت ولیّامرالله معتقدند که شما و همسرتان باید آنچه در قوّه دارید به کار برید تا رابطهای صمیمانه بین خود ایجاد نمایید و حتّیالامکان هر طور شده از طلاق اجتناب کنید. از نظر دیانت بهائی ازدواج ارتباطی جدّی و مقدّس است و طلاق آخرین چاره محسوب میشود که تا حدّ توانایی باید از آن اجتناب نمود.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٠ اوت ١٩۴۵ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۵١]
هیکل مبارک از شنیدن اینکه شما و شوهرتان هنوز تا این حدّ با هم ناخشنود هستید بسیار متأسّف شدند. ناسازگاری زوج و زوجه با یکدیگر همواره باعث غم و اندوه در زندگی است ولکن حضرت ولیّامرالله معتقدند که شما و شوهرتان در اندیشیدن به طلاق باید به فکر آیندۀ فرزندانتان باشید و اینکه چنین اقدام عمدهای چه تأثیری در زندگی و سعادت آنان خواهد داشت.
اگر احساس میکنید که به توصیه و مشاوره نیاز دارید آن حضرت پیشنهاد میکنند که با محفل روحانی محلّ خودتان مشورت کنید، دوستان بهائی شما مطمئنّاً به تمام قوا خواهند کوشید که شما را مساعدت نموده، منافع شما و امر الله را حفظ نمایند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١۶ نوامبر ١٩۴۵ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۵٢]
حضرت ولیّامرالله معتقدند که شوهر شما مرد شایستهای است و بسیار مسرورند از اینکه شما هر دو در صدد هستید که مجدّداً به هم بپیوندید. حضرت ولیّامرالله قویّاً معتقدند که بهائیان و به خصوص آنهایی که مثل شما و خانوادۀ شما به نحوی آشکار و فعّال به خدمت امر الله مشغولند باید در صورت امکان در هر موردی سرمشقی شایسته برای احبّای جدید و جوانان بهائی باشند. از آنجایی که حضرت بهاءالله با طلاق بسیار مخالف بودند (گرچه آن را جایز شمردهاند) و ازدواج را یک مسئولیّت بسیار مقدّس محسوب فرمودهاند، احبّا باید نهایت کوشش را بنمایند تا عقد ازدواجی را که بستهاند حفظ کنند و از آن اتّحادی نمونه که بر اساس شریفترین انگیزهها استوار است بسازند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٩ اکتبر ١٩۴٧ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۵٣]
حضرت بهاءالله به صراحت فرمودهاند که برای ازدواج بهائی رضایت والدینی که در قید حیات هستند ضروری است. این دستور اعمّ از اینکه والدین بهائی باشند یا غیر بهائی و سالها قبل طلاق گرفته باشند یا نه، لازم الاجرا است. هیکل مبارک این حکم محکم الهی را برای تحکیم بافت اجتماع و تقویت پیوندهای خانوادگی و ایجاد حسّ قدردانی و احترام در قلب فرزندان نسبت به کسانی که به آنها زندگی بخشیده و روح آنان را در مسیر سفر ابدی به سوی پروردگار خود قرار دادهاند صادر فرمودهاند. ما بهائیان باید بدانیم که آنچه در دنیای کنونی میگذرد فرایندی کاملاً برعکس است: جوانان کمتر و کمتر به خواستههای والدین خود اهمّیّت میدهند، طلاق حقّی طبیعی محسوب میشود و بر اساس سستترین و ناموجّهترین و غیر اصولیترین بهانهها صورت میگیرد. والدینی که از هم جدا میشوند، به خصوص اگر یکی از آنها سرپرستی کامل فرزندان را به عهده داشته باشد، به راحتی آمادهاند که طرف دیگر را که او نیز در مقام والدین مسئول به دنیا آوردن فرزندان میباشد بیاهمّیّت جلوه دهند. بهائیان باید با توسّل کامل به احکام و تعالیم بهائی، با نیروهای فرسایندهای که به سرعت در حال نابود کردن حیات خانواده و زیبایی روابط خانوادگی و ساختار اخلاقی اجتماع است به مبارزه برخیزند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢۵ اکتبر ١٩۴٧ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از محافل ملّی) [۵۴]
شکّی نیست که احبّای الهی در امریکا، شاید ناآگاهانه، و تحت تأثیر بی بند و باری شدید و متداول در اخلاقیّات و روحیّهای سهلانگارانه نسبت به طلاق که به نظر میرسد متزایداً رو به شیوع است، امر طلاق را کما هو حقّه جدّی نمیگیرند و این حقیقت را احتمالاً درک نمیکنند که اگرچه حضرت بهاءالله طلاق را مجاز دانستهاند ولکن آن را قویّاً مذموم و تنها به عنوان آخرین چاره جایز شمردهاند.
وجود فرزندان به عنوان یک عامل در طلاق نمیتواند نادیده گرفته شود، زیرا مطمئنّاً مسئولیّت اخلاقی بیشتری را بر دوش زوج و زوجه هنگام در نظر گرفتن چنین گامی میگذارد. طلاق در چنین شرایطی دیگر فقط به آنان و خواستهها و احساساتشان مربوط نمیشود، بلکه به کلّ آیندۀ کودکان و نگرش آنان نسبت به ازدواج نیز مربوط میشود.
در مورد اینکه آیا شما و آقای ... اکنون باید طلاق بگیرید: این موضوعی است که عمیقاً به شما دو نفر، فرزندانتان و آیندهتان مربوط میشود و هیکل مبارک احساس نمیکنند بیش از آن چه در بالا ذکر نمودهاند، میتوانند به شما توصیۀ دیگری بنمایند. تصمیم بر عهدۀ شما دو نفر میباشد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٩ دسامبر ١٩۴٧ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۵۵]
احبّا باید اکیداً از طلاق احتراز جویند و فقط در مواقع نادر و تحت امر مجبری به آن متوسّل شوند. اجتماع مدرن امروزی با بیانضباتی نسبت به ماهیّت مقدّس ازدواج سهلانگار است و احبّا باید مجدّانه با این روند مقابله نمایند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۵ ژانویه ١٩۴٨ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۵۶]
بسیار جای تأسّف است که دو نفر بهائی که در این امر عظیم الهی با هم متّحدند و از سعادت داشتن خانواده برخوردارند، قادر نباشند با الفت حقیقی با یکدیگر زندگی کنند. حضرت ولیّامرالله معتقدند که شما باید دست به اقدامات سازندهای بزنید و نگذارید وضع وخیمتر گردد. هنگامی که طلاق و جدایی بر سر زن و شوهری سایه میافکند، برای اجتناب از آن از هر راه حلّی باید استفاده نمود.
هیکل مبارک به هر دوی شما تأکید میفرمایند که وقت بیشتری از اوقات خود را به تبلیغ امر اللّه اختصاص دهید و با هم دعا کنید تا حضرت بهاءالله به شما محبّتی حقیقی و پایدار نسبت به یکدیگر عنایت فرمایند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۵ ژوئیه ١٩۴٩ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۵٧]
هیکل مبارک از شنیدن اینکه شما در فکر جدایی از شوهرتان هستید بسیار متأسّف شدند. همانطور که بدون شک مطلّعاید حضرت بهاءالله پیوند ازدواج را بسیار مقدّس میشمرند، و طلاق برای بهائیان فقط تحت شرایط بسیار استثنایی و غیر قابل تحمّل جایز است.
حضرت ولیّامرالله به شما نمیفرمایند که نباید از شوهرتان طلاق بگیرید امّا توصیه مینمایند که نه فقط به خاطر آنکه بهائی و مشتاق اطاعت از احکام الهی هستید بلکه به خاطر سعادت فرزندانتان، بررسی کنید که آیا برای شما امکان دارد که با توسّل به دعا و مناجات بر محدودیّتهایی که تا کنون در ازدواجتان احساس کردهاید، فایق آیید و با هم در جهت ثبات ازدواجتان ساعی باشید؟
ما اغلب احساس میکنیم که خوشبختی ما در مسیر خاصّی است ولی اگر مجبور شویم بهای سنگینی برای آن بپردازیم ، ممکن است نهایتاً متوجّه شویم که در واقع نه آزادی به دست آوردهایم و نه خوشبختی بلکه صرفاً به یک وضعیّت جدیدی از ناامیدی و سرخوردگی رسیدهایم.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۵ آوریل ١٩۵١ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۵٨]
هیکل مبارک معتقدند که شما باید البتّه در حفظ ازدواج خود از هیچ کوششی دریغ ننمایید به خصوص به خاطر فرزندانتان که مسلّماً مانند همۀ فرزندانِ والدین مطلّقه از تضادّهای عاطفی رنج خواهند برد زیرا چنین فرزندانی از موهبت داشتن پدر و مادری در یک خانه که متّفقاً به مصالحشان توجّه نموده به آنان عشق به ورزند محرومند.
اکنون که متوجّه شدهاید شوهرتان بیمار است، باید بتوانید خود را با مشکلاتی که از نظر عاطفی با او داشتهاید وفق دهید و هر چقدر هم که رنج ببرید، نباید نگرشی غیر قابل بخشش داشته باشید.
ما میدانیم که حضرت بهاءالله به شدت طلاق را ناپسند دانستهاند؛ و فیالحقیقه بر بهائیان واجب است که با تلاشی تقریباً مافوق بشری، اجازه ندهند که یک ازدواج بهائی از هم فرو پاشد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۶ مارس ١٩۵٣ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۵٩]
هیکل مبارک از شنیدن اینکه ازدواج شما کاملاً ناموفّق به نظر میآید بسیار متأسّف شدهاند. لزومی نمیبینم که شما را به عنوان یک بهائی متذکّر دارم که هر بهائی باید به خاطر خدا و نه به خاطر خودشان، تمامی سعی و همّت را برای حفظ ازدواجشان مبذول دارند. در مورد مهاجرین، این امر حتّی مهمّتر است زیرا آنان در معرض دید عموم قرار دارند. با این حال، در چنین مواردی نه شایسته است و نه صحیح که حضرت ولیّامرالله به افراد اصرار ورزند. هیکل مبارک فقط میتوانند به شما و … توصیه فرمایند که سعی مجدّد نمایید؛ امّا اگر نمیتوانید بر این امتحان فایق آیید طبیعتاً یک موضوع شخصی است.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٣ ژانویه ١٩۵۶ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا) [۶٠]
هر کجا که یک خانوادۀ بهائی وجود دارد افراد ذیربط باید تمام سعی خود را برای حفظ آن مبذول دارند زیرا طلاق در تعالیم بهائی قویّاً مذموم است، در حالی که الفت و اتّحاد و محبّت از عالیترین کمالات در روابط انسانی محسوب می شود. این اصل باید همواره شامل همۀ بهائیان باشد خواه در میدان مهاجرت قائم به خدمت باشند یا نه.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٩ نوامبر ١٩۵۶ صادره از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از محافل ملّی) [۶١]
در صورت بروز کُره و کدورت از یکی از زوجین وقوع طلاق جایز امّا موکول به یک سال تمام تربّص است.
(جزوۀ ”تلخیص و تدوین حدود و احکام“ کتاب اقدس، د-۲-۲-۳) [۶٢]
با توجّه به مشکلاتی که شما و همسرتان با آن مواجه هستید، بیت العدل اعظم به این نکته اشاره میفرمایند که اتّحاد خانوادۀ شما باید بر هر امر دیگری اولویّت داشته باشد. حضرت بهاءالله به منظور ایجاد اتّحاد در جهان ظاهر شدهاند و اتّحاد خانواده اتّحادی اساسی و بنیادی است. بنا بر این باید اذعان کنیم که هدف امر الله استحکام خانواده است نه تضعیف آن. مثلاً خدمت به امر نباید موجب غفلت از خانواده گردد. بسیار مهم است که شما وقت خود را طوری تنظیم نمایید که حیات خانوادۀ شما متعادل باشد و اعضای خانوادهتان از توجّه لازم برخوردار باشند.
حضرت بهاءالله همچنین بر اهمّیّت مشورت تأکید فرمودهاند. ما نباید تصوّر کنیم که این روش پرارزش منحصر به مؤسّسات اداری امری است. مشورت خانوادگی با استفاده از بحث و گفتگوی کامل و صادقانه همراه با آگاهی از لزوم میانهروی و اعتدال، میتواند نوشداروی اختلافات خانوادگی باشد. زنان نباید سعی کنند تا شوهران خود را تحت تسلّط خود درآورند و به همین ترتیب شوهران نیز نباید بکوشند تا همسران خود را زیر سلطۀ خویش گیرند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١ اوت ١٩٧٨ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [۶٣]
الواحی چند از حضرت عبدالبهاء خطاب به احبّایی که شوهرانشان به امر مبارک اقبال نکردند موجود است که در آنها هیکل مبارک همسر بهائی را به صبر و تفاهم و افزایش محبّت و توجّه نسبت به شوهرش تشویق میفرمایند. البتّه این ابداً بدان معنا نیست که همسر بهائی باید به نحوی از ایمان خود چشمپوشی کند بلکه ممکن است به معنای تعدیلی در میزان یا ماهیّت خدمات امریش باشد تا مسئولیّتهای خانوادگی قطعیّاً مورد توجّه کامل قرار گیرند. یک شوهر غیر بهائی با وجود اینکه به امر مبارک ایمان نمیآورد، ولی اغلب محبّت کافی به همسرش و احترام به امر مبارک دارد که مسئولیّتهای اضافی در خانه را به عهده بگیرد تا همسرش وقت بیشتری برای خدمات امری داشته باشد. امّا همسر بهائی نباید در انجام این کار اصرار ورزد و باید همیشه به خاطر داشته باشد که تقویت وحدت خانواده بنفسه یک فریضۀ بهائی است. مسلّماً همین اصل در مورد شوهری که همسرش بهائی نیست نیز صدق میکند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢۵ ژانویه ١٩٧٩ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یک محفل روحانی ملّی) [۶۴]
نامۀ شما … حاوی شرح مشکلاتی که خانوادهٔ شما با آن مواجه میباشد موجب تأثّر بیت العدل اعظم گردید. مقرّر فرمودند به شرح زیر مرقوم گردد.
بیت العدل اعظم توجّه دارند که شما و همسرتان در مورد مشکلات خانوادگی خود با محفل روحانی مشورت کرده ولی توصیهای دریافت نکردهاید و همچنین وضع خود را با یک مشاور امور خانواده مطرح نموده امّا نتیجهای به دست نیاوردهاید و معتقدند که برای شما و شوهرتان درک این موضوع بسیار مهم است که ازدواج میتواند منشأ راحت و آسایش بوده احساسی از امنیّت و سعادت روحانی به انسان ببخشد. ولی این امر به خودی خود اتّفاق نمیافتد. برای آنکه ازدواج به پناهگاه رضایت و آسودگی تبدیل گردد همکاری طرفین ازدواج و مساعدت خانوادههای آنان ضروری است. شما به نگرانی خود در مورد دختر بزرگترتان اشاره میکنید. توصیه میشود که او و شاید فرزندان کوچکترتان را در مشورتهای خانوادگی شرکت دهید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢۴ ژوئن ١٩٧٩ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [۶۵]
بروز کراهت آشتیناپذیر مابین طرفین ازدواج، صرفاً عدم عشق به همسر نیست بلکه وجود کراهتی غیر قابل حل است. این وظیفۀ محفل روحانی است که قبل از تعیین تاریخ شروع سال تربّص، تصمیم بگیرد که آیا چنین شرایطی وجود دارد، و این کار را میتواند بر اساس درخواست یکی از طرفین انجام دهد. عدم تمایل طرف دیگر به درخواست طلاق تأثیری بر این موضوع ندارد.
پس از تعیین آغاز سال تربّص وظیفۀ طرفین آنست که تمام کوشش خود را برای رفع اختلافاتشان و حفظ ازدواج بنمایند. محفل روحانی وظیفه دارد که هر کمکی را در این مورد به آنان ارائه نماید….
بدیهی است درخواست مساعدت از محفل روحانی همانا بخشی از روش معمول طلاق بهائی است و طرفین باید در مورد مشکلات خود با محفل روحانی مشورت نمایند. هر دو طرف یا هر یک از آنان مختارند که از خدمات مشاورین خانوادگی حرفهای نیز کمک گیرند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٢ ژوئیه ١٩٧٩ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [۶۶]
نامۀ مورّخ … شما به بیت العدل اعظم به وضوح نشان میدهد که شما در پی بازسازی ازدواج خود از طریق مطالعۀ آثار مبارکه و همچنین از طریق روشهای مختلف مشاوره و دریافت کمک میباشید. مقرّر فرمودند که توصیۀ معهد اعلی در مورد این موضوع حیاتی یعنی آشتیِ طرفین ازدواج را در بستر شناخت نفس خود و نحوۀ روابطتان با دیگران به اطّلاع برسانیم.
اکیداً توصیه میشود که در مطالعات خود، در ادعیۀ خود برای حلّ مشکلاتتان، و در تعمّق و تفکّر خود که میتواند موجب هدایت و اطمینان گردد پایداری کنید زیرا شناخت نفس خویش و درک روابط با دیگران در آثار مبارکه مذکور و در مثل اعلای مولای محبوب حضرت عبدالبهاء متجلّی است.
شما و شوهرتان نباید در ادامۀ مشورت با مشاورین خانوادگی حرفهای، به طور فردی و در صورت امکان با همدیگر، تردید کنید و همچنین از حمایت و مشاوره با دوستان خردمند و باتجربه نیز بهرهمند شوید. مشاورههای غیر بهائی میتواند مفید باشد، امّا معمولاً لازم است که با بینش بهائی تعدیل شود.
پرسیدهاید که چگونه باید با خشم مقابله کرد. بیت العدل اعظم توصیه مینمایند که همواره انذارات مندرج در آثار مبارکه را مدّ نظر داشته باشید، انذاراتی در مورد لزوم چشمپوشی از قصور دیگران، عفو و مستور داشتن خطاهای آنان، افشا نکردن صفات غیر مرضیّۀ آنان، بلکه مشاهده و اذعان صفات پسندیدۀ آنان، و همواره سعی و کوشش برای بردبار، صبور و مهربان بودن. مطالعۀ بیاناتی مانند عبارات زیر مستخرج از نامههایی از جانب حضرت ولیّ محبوب امر الله سودمند خواهد بود:
در هر شخصی خصایلی موجود است که میتوانیم آنها را ارج نهیم و تحسین کنیم و به خاطر آن خصایل او را دوست بداریم اگر شما مصمّم شوید که فقط به این خصایلِ شوهرتان فکر کنید این به بهبودی وضع کمک خواهد کرد.… از افکاری که موجب ناراحتی شما میشود باید بپرهیزید و همواره در دعا از حضرت بهاءالله طلب کمک بنمایید. آن وقت در خواهید یافت که چگونه آن عشق خالصی که خداوند آن را مشتعل میسازد و با مطالعهٔ آثار مبارکه در قلوب میگدازد بیش از هر چیز دیگری موجب گرمی و التیام خواهد شد. (ترجمه)
… هر یک از ما تنها مسئول حیات خویش است. مسلّماً هر یک از ما از رتبۀ کمال یعنی آن ”کمالی که مخصوص پدر آسمانی است“ بسیار بدور هستیم. نیل به کمال در زندگی و کسب خصایل مستلزم نهایت توجّه و عزم جزم و صرف قوا میباشد. (ترجمه)
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٧ ژوئیه ١٩٧٩ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [۶٧]
در خصوص تعریف واژۀ ”بیزار“ در رابطه با قانون طلاق بهائی، بیت العدل اعظم خاطرنشان مینمایند که هیچ ”دلیل یا اساس“ خاصّی برای طلاق بهائی به مانند آنچه در برخی مجموعۀ قوانین مدنی یافت میشود وجود ندارد. احکام بهائی طلاق را مجاز میداند امّا طبق تصريحات حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء طلاق مبغوض است. بنا بر این یک فرد بهائی موظّف است آنچه را که در توان دارد برای اجتناب از طلاق به کار گیرد. بهائیان باید از تقدّس ازدواج عمیقاً آگاه باشند و بکوشند تا ازدواجشان را پیوندی ابدی از اتّحاد و الفت نمایند. لازمۀ این امر کوشش و فداکاری و خردمندی و از خودگذشتگی است. یک فرد بهائی باید امکان طلاق را فقط زمانی در نظر بگیرد که شرایط زندگی غیر قابل تحمّل بوده و نسبت به همسرش احساس بیزاری شدید داشته باشد. این معیاری است معیّن شده برای فرد، این حکم نیست بلکه توصیه است. این هدفی است که باید برای آن تلاش نماییم.
امّا موضوع از نقطه نظر محفل روحانی تا حدّی متفاوت است. محفل روحانی باید همواره توجّه مخصوص مبذول دارد که افراد جامعۀ تحت اشرافش شناخت و درک عمیقی از مفهوم ازدواج داشته باشند مخصوصاً جوانان، به طوری که حتّی فکر طلاق نیز برای آنان مبغوض و مشمئزکننده باشد. وقتی که درخواست طلاق به محفل روحانی ارائه میشود اوّلین فکر و اقدام محفل باید ایجاد صلح و آشتی بین زوجین و اطمینان از آگاهی آنان از تعالیم بهائی در مورد این موضوع باشد. محفل انشاءالله موفّق به این کار شده نیازی به شروع سال تربّص نخواهد بود. امّا اگر محفل روحانی تشخیص دهد که قادر به متقاعد کردن طرف مربوطه جهت انصراف از درخواست طلاق نیست، باید به این نتیجه برسد که از نظر آن محفل کراهت آشتیناپذیری وجود دارد و تنها راه موجود، تعیین تاریخ شروع سال تربّص است. در طیّ سال تربّص، زوجین مسئولیّت دارند برای رفع اختلافات خود تلاش کنند، و محفل نیز موظّف به کمک و تشویق آنان میباشد. امّا اگر دورۀ تربّص بدون مصالحه به پایان برسد، طلاق بهائی، در صورتی که طلاق مدنی هنوز انجام نشده باشد، باید همزمان با صدور طلاق مدنی صادر شود.
بنا بر این میتوان ملاحظه نمود که واژۀ ”بیزار“ یک اصطلاح حقوقی خاصّ نیست که نیاز به تعریف داشته باشد. در قانون طلاق بهائی به راستی اصطلاحات دیگری در توصیف دلایلی که میتواند باعث طلاق شود ذکر گردیده است، مانند ”تکدّر“، ”اغبرار“ و اگر ”ائتلاف مستحیل باشد“. ولی احکام بهائی حاکی از آنست كه طلاق قویّاً مذموم شمرده شده و ”نادراً“ فقط به عنوان ”امر مجبر“ باید منظور گردد، و طرفی که در ازدواج ”سبب طلاق“ گردد ”البتّه“ ”بوبال عظیم گرفتار گردد“.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٣ نوامبر ١٩٨٢ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [۶٨]
بیت العدل اعظم به شما توصیه میکنند که به کوششهای مجدّانۀ خود برای غلبه بر مشکلات در ازدواجتان ادامه دهید. معهد اعلی خوشنودند که شما و شوهرتان برای کسب هدایت به محفل روحانی محلّی رجوع نمودهاید و برای دریافت مساعدت، به یک بهائی که مشاور خانوادگی است مراجعه کردهاید. چنین اقداماتی وقتی با کوششی جدّی و مصمّم توأم گردد امکان حفظ و تداوم ازدواج شما را بسیار افزایش میدهد. امّا این حقیقت را نیز باید در نظر داشت که چون حضرت بهاءالله طلاق را مجاز دانستهاند بیتردید نشانۀ آن است که در شرایط خاصّی طلاق اجتنابناپذیر است. اگر کوششهای مجدّانۀ شما برای حفظ ازدواجتان نتیجۀ مطلوب را به همراه نیاورد نباید پریشانخاطر شوید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢٨ آوریل ١٩٨٩ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [۶٩]
بیت العدل اعظم با اطّلاع از اینکه مشکلات زناشویی شما و شوهرتان همچنان ادامه یافته متأثّراند. معهد اعلی مکرّراً به احبّایی که چنین شرایطی دارند توصیه نمودهاند که برای راهنمایی و مشاوره به محافل روحانی مراجعه کنند و این توصیه را برای حفظ اتّحاد زندگی زناشویی خود پیروی نمایند. در بسیاری از موارد ملاحظه شده است که پیگیری مساعدت مشاورین خانوادگی حرفهای ماهر که میتوانند بینشها و راهنماییهای مفیدی برای استفاده از تدابیر سازنده در جهت ایجاد اتّحادی بیشتر ارائه دهند، اقدامی مفید میباشد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٧ ژوئیه ١٩٨٩ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٧٠]
موارد بسیاری وجود داشته است که یک زوج با کوششی مصمّم و قاطع و به کمک قوّۀ دعا و راهنمایی متخصّصین، موفّق به غلبه بر موانعی به ظاهر فایق نیامدنی برای اصلاح و بازسازی زیربنایی محکم در ازدواج خود شدهاند. همچنین نمونههای بیشماری از افراد هستند که با استفاده از قوای روحانی که به فضل الهی موجود است، توانستهاند تغییراتی اساسی و پایدار در رفتار خود ایجاد نمایند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۶ اوت ١٩٨٩ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٧١]
… تأکید موجود در بیانات حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء بر الفت و محبّت به منزلۀ خصیصۀ بارز ازدواج، و با توجّه به توصیۀ حضرت عبدالبهاء بر اینکه هر عضو خانواده باید حقوق دیگر اعضا را رعایت نماید، روشن است که خشونت در خانواده مخالف با روح امر الهی بوده و رویّهای است که باید مذموم شمرده شده محکوم شود.
بدیهی است که هیچ شوهری نباید همسر خود را مورد آزار و اذیّت اعمّ از آزار عاطفی و روحی و جسمی قرار دهد. چنین عمل مذمومی با روابط مبتنی بر احترام و تساوی که در آثار بهائی به آن امر شده کاملاً در تضاد خواهد بود، روابطی که میبایستی با مشورت توأم و از هرگونه بدرفتاری و از جمله توسّل به زور به منظور تحمیل ارادۀ خود به دیگری مبرّا باشد. هنگامی که یک زن بهائی خود را در چنین وضعی مییابد و احساس میکند که نمیتواند این مشکل را از طریق مشورت با شوهر خود حلّ نماید، میتواند جهت مشورت و صلاحدید به محفل روحانی محلّی مراجعه نماید و همچنین ممکن است مراجعه به مشاورین خانوادگی حرفهای و ماهر را نیز مفید تشخیص دهد. اگر شوهر هم بهائی باشد، محفل روحانی ممکن است توجّه او را به لزوم اجتناب از رفتار ناشایست جلب نماید و در صورت ضرورت میتواند جهت الزام او به وفق دادن رفتار خود با تعالیم امر مبارک دست به اقدامات جدّیتری بزند.
همسری که مورد ضرب و شتم شوهرش قرار گیرد ملزم به ادامۀ زندگی با شوهرش نیست و اگر لازم بداند آزاد است شوهر خود را ترک کرده در محلّی مستقل زندگی کند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٢ آوریل ١٩٩٠ بیت العدل اعظم خطاب به یک محفل روحانی ملّی) [٧٢]
بیت العدل اعظم با اطّلاع از مشکلات عدیدهای که شما در ازدواجتان دارید بسیار متأثّر شدند. واقعاً موجب دلشکستگی است که کسی را که دوست دارید از امر مبارک که برای شما بسیار عزیز است دلسرد گردد. در این شرایط به شما توصیه میشود که با مشورت با همسرتان سعی کنید قرارهایی در مورد نحوۀ برخورد با یکدیگر تعیین نمایید که احترام متقابل به اعتقادات و باورهای همدیگر را ترویج خواهد کرد و به برخی توافقهایی برسید که برخورد و رفتار هر یک از شما خدشهای به حقّ دیگری در داشتن اندیشههای متفاوت وارد نخواهد آورد. زندگی زناشویی نباید تحت فشار انتظارات بیجای یکی از زوجین بر اساس باورها و خواستههایی که زوج دیگر به آن معتقد نیست قرار گیرد. هرچند داشتن ایمان مشترک طبیعتاً مطلوب است ولی گاهی اوقات چنین واقع نمیشود و در چنین شرایطی است که مراقبت و درک بیشتری برای حفظ زندگی زناشویی سالم مورد نیاز است.
استعفا از امر الله به منزلۀ کتمان عقیده خواهد بود زیرا که شما هنوز به حضرت بهاءالله ایمان دارید و بنا بر این هیچ تأثیر مثبتی بر ازدواج شما نخواهد داشت. انجام مصالحهای با این بزرگی و وسعت از نظر اخلاقی کار اشتباهی خواهد بود و نه تنها عزّت نفس شما بلکه نهایتاً احترام همسرتان نسبت به شما را نیز از بین خواهد برد. به شما قویّاً توصیه میشود که اجازه ندهید که خصومت فعلی همسرتان اعتقادات شخصی شما را تضعیف کند و یا به حالت عناد نسبت به او منجر شود. برای شما هنوز باید کاملاً امکانپذیر باشد که روابط محبّتآمیز و دلسوزانه با همسرتان را نگه دارید و در عین حال اصالت اعتقادات شخصی و رابطۀ خود با حضرت بهاءالله را حفظ نمایید. قوای شما با توسّل به دعا و مطالعۀ بیانات مبارکه افزایش خواهد یافت و برای مقابله با هر انتقادی که ممکن است بر ضدّ شما یا امر الله وارد شود، آمادهتر خواهید شد.
این واقعیّت که … فرزندان شما بهائی هستند باید مایۀ آرامش خاطر شما و موجب قدردانی فراوان از حضرت بهاءالله باشد. جمال مبارک زندگی شما و فرزندانتان را به برکت عرفان مخصّص فرمودهاند و پاسخ شما به این مشکل کنونی میتواند وسیلهای برای نشان دادن ثبوت و پابرجایی شما در عشق به آن حضرت باشد. چالش شما یافتن آن مسیری از خدمت به امر الهی است که وحدت ازدواج شما را هم حفظ خواهد کرد. شما یقیناً میتوانید به وظایف نیایشی خود و مطالعۀ آثار مبارکه ادامه دهید، تقدیم تبرّعات نمایید، تا حدّ ممکن در فعّالیّتهای جامعۀ بهائی شرکت کنید و تبلیغ امر الله نمایید. به شما توصیه میشود که با پیگیری تعهّدات و علایق خودتان، نهایت کوشش خود را برای حصول توافق با همسرتان در بارۀ دامنۀ فعّالیّتهایی قابل قبول برای هر یک از شما مبذول دارید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١ ژانویه ١٩٩٣ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٧٣]
فراتر از هر مساعدت حرفهای که در دسترس شماست البتّه مساعدت الهی است و آن مساعدت را فرد با دعا، تبلیغ، مطالعۀ منظّم نصوص مبارکه، اطاعت از احکام الهی، و استقامت و ثبوت بر عهد و میثاق دریافت میکند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢٧ آوریل ١٩٩٣ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٧۴]
حضرت بهاءالله خانواده را نهادی اساسی برای نظام و سازماندهی اجتماع مقرّر فرموده و پیروان آیینش را به ایجاد خانوادههای سالم و مستحکم تشویق کردهاند. این وظیفه کار آسانی نیست و وقتی زوجین از دو دین متفاوت باشند دشواری خاصّی ارائه میکند.
نظر بیت العدل اعظم این است که وقتی بین والدین اختلافاتی در مورد تربیت دینی فرزندان ایجاد میشود، زن و شوهر باید حقّ یکدیگر را در تربیت فرزندان در دین خود رعایت کنند. در نامۀ خود ذکر کردهاید که شوهرتان گفته است که داشتن والدینی که دینهای مختلف دارند برای فرزندان گیجکننده است. این بدون شک درست است امّا چالشی است برای والدین که درک عمیقتری را از یگانگی تمام ادیان الهی کسب کنند. چه همسر غیر بهائی مایل به انجام این تلاش باشد یا نه، همسر بهائی نمیتواند با وجدان راحت مسئولیّتش را برای آشنا ساختن فرزند خود با امر مبارک نادیده بگیرد. او همچنین موظّف است که برای همسر غیر بهائی خود نیز همین حقّ را قائل شود. از آنجایی که شما و شوهرتان قبل از ازدواج از عقاید یکدیگر اطّلاع داشتهاید و از آنجایی که هر دو افرادی منطقی هستید، بیت العدل اعظم دلیلی نمیبیند که چنین ترتیبی برایتان عملی نباشد.
نامۀ شما حاکی از آن است که شوهرتان امیدوار است که شما به اسلام روی آورید و شما هم مایلید که او به حضرت بهاءالله ایمان بیاورد. اگرچه این نگرشها قابل درکاند ولکن هرگز نباید مانعی برای وحدت ازدواج شما بشود. شوهر شما ممکن است هرگز به حضرت بهاءالله ایمان نیاورد. شما هم به نوبۀ خود هرگز نمیتوانید ایمان به آن حضرت را انکار کنید. این نباید مانعی در راه شما دو نفر برای داشتن یک زندگی خانوادگی خوب و شاد بشود. بیت العدل اعظم امیدوار است که شما به شوهرتان عشق فراوانی بورزید، از صمیم قلب برای او دعا کنید و بهترین یار و یاور او باشید. اگر میخواهد مسلمان باشد، باید او را کمک کنید که یک مسلمان نمونه باشد. بیت العدل اعظم احساس میکنند که چنین نگرشی، مشورتهای مستمرّی را که باید با شوهرتان در موضوع تعلیم دینی پسرتان داشته باشید، بسیار آسان خواهد کرد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١۵ نوامبر ١٩٩٣ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٧۵]
سؤالِ ”آیا خدا هرگز طلاق را روا میدارد؟“ سؤالی است که شاید باید به شکل متفاوتی مطرح شود زیرا نکتۀ کلیدی که در چنین مواردی باید مورد توجّه قرار گیرد این نیست که آیا خدا در هیچ زمانی طلاق را ”روا میدارد“ یا نه بلکه این موضوع عملی میباشد که چه موقعی بجا است که یک زوج یا یکی از آنها تصمیم به جدایی بگیرد. پاسخ هم به سادگی قابل ارائه نیست زیرا به عوامل مختلف بستگی دارد که باید در بستر یک موقعیّت خاصّ و مشخّص در نظر گرفته شود.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢۵ اکتبر ١٩٩۵ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٧۶]
سال تربّص برای زن و شوهر این امکان را فراهم میکند تا هر یک با صبر و حوصله و مستقلّاً وضعیّت خود را به دور از مداخلات رنجآور ناشی از کنار هم بودن ارزیابی کنند و تدابیری برای یک رویکرد تازه در جهت ترمیم روابط خدشهدار شده اتّخاذ نمایند. موارد بسیاری وجود داشته است که یک زوج با کوششی مصمّم و قاطع و به کمک قوّۀ دعا و راهنمایی متخصّصین، موفّق به غلبه بر موانعی به ظاهر فایق نیامدنی برای اصلاح و بازسازی زیربنایی محکم در ازدواج خود شدهاند. همچنین نمونههای بیشماری از افراد هستند که با استفاده از قوای روحانی که به فضل الهی موجود است، توانستهاند تغییراتی اساسی و پایدار در رفتار خود ایجاد نمایند.…
پس واضح است که در دیانت بهائی، اجتناب از طلاق قویّاً توصیه شده است و تنها زمانی باید به آن متوسّل شد که تلاش طولانی برای توافق و آشتی ناموفّق بوده است. امّا این حقیقت را نیز باید در نظر داشت که چون حضرت بهاءالله طلاق را مجاز دانستهاند بیتردید نشانۀ آن است که در شرایط خاصّی طلاق اجتنابناپذیر است. به عبارت دیگر، در زمانی طلاق جایز است که بین دو طرف کراهت آشتیناپذیر وجود داشته باشد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢ سپتامبر ١٩٩۶ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٧٧]
بیت العدل اعظم با شما در مشکلاتی که در نامۀ خود توضیح دادهاید عمیقاً ابراز همدردی مینمایند، مشکلاتی که ناشی از سابقۀ خشونت خانوادگی و مصرف موادّ مخدّر از طرف شوهرتان میباشد. معهد اعلی با خشنودی ملاحظه ک ردند که برای رسیدگی به این موضوع خواستار کمک روانشناس حرفهای شدهاید و امیدوارند که شوهرتان در تلاش برای بهبودی و اصلاح رفتار مخرّب خود پشتکار خواهد داشت. به علاوه به شما توصیه میشود که برای هدایت و حمایت روحانی به مؤسّسات بهائی محلّی، مانند محفل روحانی محلّی، عضو هیئت معاونت و یا محفل روحانی ملّی مراجعه نمایید.
محبّت و شهامتی که در پذیرفتن این وضع دردناک از خود نشان دادهاید و تلاش شما در جهت کمک به شوهرتان بسیار درخور تقدیر و تحسین است. بیت العدل اعظم از اینکه اظهار داشتهاید شوهرتان با شما بدرفتاری میکند و ممکن است این رفتار به خشونت و ضرب و شتم جسمانی منجر گردد ابراز نگرانی نمودهاند. از تعالیم بهائی به وضوح استنباط میشود که شوهر به هیچ وجه نباید همسر خود را مورد آزار و اذیت قرار دهد و چنین عمل ناپسندی با روابط مبتنی بر احترام و تساوی متقابل که در آثار بهائی بر آن تأکید شده است یعنی روابطی که بر اصول مشورت استوار و از توسّل به زور برای تحمیل ارادۀ خود به دیگری برکنار است، کاملاً مغایرت دارد. هرچند به احبّا توصیه شده که صبور و باگذشت باشند، ولی هیچ کس ملزم و مجبور به تحمّل آزار و اذیّت نیست. به این ترتیب لازم است که در مقام یافتن راهنماییهایی عملی باشید تا اگر وضع موجود به نحو قابل ملاحظهای وخیمتر گردد، بتوانید برای حفظ خود از آسیب، تدابیری اتّخاذ نمایید. بیت العدل اعظم عمیقاً امیدوارند که این مشکل به آن مرحله نرسد و شما و شوهر گرامی برای تقویت بنیان ازدواج خود و ایجاد کانونی از اتّحاد خالصانۀ قلبی، بتوانید طرق مؤثّری بیابید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١۶ آوریل ١٩٩٨ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٧٨]
بیت العدل اعظم معتقدند که عدم خوشحالی در ازدواج و در خانواده نشانهای از یک طیف وسیع نقایص در رویّۀ زندگی است که اکثر مردم در این زمان آن را دنبال میکنند — نقایصی که تا حدّی بیش از آنچه انتظار رود در درون جامعۀ بهائی منعکس است. توجّه بیشتر و صرف وقت بیشتری برای انتخاب همسر تنها یک جنبۀ راه حل است. بهائیان باید همۀ هدایات موجود در آثار حضرت بهاءالله راجع به زندگی و رفتار را — از جمله تعالیمی که مخصوصاً به ازدواج و خانواده مربوط میشود، عمیقتر مطالعه کنند و آنها را صادقانهتر به مورد اجرا گذارند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٨ ژانویه ١٩٩٩ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٧٩]
تقدّس پیوند ازدواج و اهمّیّت وحدت خانواده در تعالیم بهائی به وضوح آمده است و میل شما به رعایت این اصل از طریق پشتکار و فداکاری برای حفظ ازدواجتان قابل ستایش است. همانطور که حضرت عبدالبهاء به ما میفرمایند، زن و شوهر ” … دو رفیق و انیس هستند که باید در غم یکدیگر باشند“. بنا بر این، اگر شوهرتان حاضر است در رفتار خود عفیف و وفادار باشد، بیت العدل اعظم شما را تشویق میکنند که او را در اطاعت از احکام حضرت بهاءالله و مسئولیّت در قبال خانواده حمایت و یاری کنید. مطالعۀ جملات ذیل مستخرج از نامهای از جانب حضرت ولیّ محبوب امر الله ممکن است مفید باشد.
در هر شخصی خصایلی موجود است که میتوانیم آنها را ارج نهیم و تحسین کنیم و به خاطر آن خصایل او را دوست بداریم اگر شما مصمّم شوید که فقط به این خصایلِ شوهرتان فکر کنید این به بهبودی وضع کمک خواهد کرد…. از افکاری که موجب ناراحتی شما میشود باید بپرهیزید و همواره در دعا از حضرت بهاءالله طلب کمک بنمایید. آن وقت در خواهید یافت که چگونه آن عشق خالصی که خداوند آن را مشتعل میسازد و با مطالعهٔ آثار مبارکه در قلوب میگدازد بیش از هر چیز دیگری موجب گرمی و التیام خواهد شد. (ترجمه)
در عین حال، کمک به شوهرتان و تشویق او نباید وقار یا شرافت شما را به عنوان یک بهائی و یک شریک ازدواج خدشهدار کند. به علاوه، مهمّ است به یاد داشته باشید که در حالی که شما میتوانید سعی کنید به شوهرتان کمک نمایید امّا در نهایت اوست که مسئول رشد روحانی خود میباشد.
(ترجمهای از نامۀ ٢٩ سپتامبر ١٩٩٩ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٨٠]
با توجّه به اهمّیّت فراوانی که تعالیم بهائی به روابط زناشویی میدهد، روابطی که زوجین بهائی باید به دنبال آن باشند، عمق نگرانیهایی که شما بیان میکنید — و اضطرابی که موقعیّت فعلیتان برای شما ایجاد میکند — هر دو به راحتی قابل درک است. بدون شک با این بیان از حضرت عبدالبهاء در این زمینه آشنا هستید:
عقد حقیقی بهائیان اینست که باید بین طرفین روحاً جسماً التیام تام حاصل گردد تا در جمیع عوالم الهی اتّحاد ابدی داشته باشند و حیات روحانی یکدیگر را ترقّی دهند.
(منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج ۱، شماره ٨۶)
جدّ و جهد لازم برای رسیدن به چنین هدف والایی، ناگزیر به همان نسبت الگوهای عادت و طرز فکری را که افراد به زندگی زناشویی خود میآورند به چالش میکشد. از این رو، وضعیّت شخصی شما اگرچه برایتان در بسیاری از ویژگیهایش شدیداً دردناک است، ولی اساساً تفاوتی با وضعیّت دیگر افراد بشر ندارد. ماهیّت نزدیکی و انسی که در روا بط زناشویی موجود است — و نیاز مبرم به از خودگذشتگی که همیشه لازمۀ این روابط است — نقاط ضعف مختلف درونی شما را برایتان افشا کرده است، نقاط ضعفی که به احتمال زیاد از طرق دیگری آشکار نمیشد. از آنجایی که این نواقص و معایب میتواند ارزشمندترین پیوندی که یک انسان را به انسان دیگر مرتبط میسازد را به خطر اندازد، این وضعیّت را به مراتب شدیدتر و مشکلتر میسازد.
ولی همین رویداد میتواند موهبتی بزرگ هم باشد به شرط اینکه شما بتوانید آن را به این صورت ببینید و بر این اساس به آن پاسخ دهید. از آنجایی که هیچ چیز دیگری نتوانسته است انگیزۀ تغییر و تحوّل اساسی در زندگی شما شود بحرانی که توصیف کردهاید این توان را دارد که این کار را بکند. این است آن وسیلهای که در اغلب مواقع خداوند توسّط آن، ما را برای پذیرش ارادۀ خود آماده میکند. در بیانی مولای محبوب حضرت عبدالبهاء میفرمایند:
امتحان از برای صادقان موهبت حضرت یزدانست زیرا شخص شجاع بمیدان امتحان حرب شدید بنهایت سرور و شادمانی بشتابد…. و همچنین ذهب خالص در آتش امتحان با روی شکفته جلوه نماید.… این امتحان همانست که مرقوم نمودید زنگ انانیّت را از آئینۀ دل زائل نماید تا آفتاب حقیقت در آن بدرخشد زیرا هیچ حجابی اعظم از انانیّت نیست و هرچند آن حجاب رقیق باشد عاقبت انسان را بکلّی محتجب و از فیض ابدی بینصیب نماید.
(منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج ۱، شمارۀ ١۵۵)
بیت العدل اعظم تأکید میفرمایند که فعلاً کلّیّۀ نگرانیهای کاملاً موجّهتان در مورد آیندۀ ازدواج خود را به دست حضرت بهاءالله بسپارید و تا حدّ امکان خود را از تمرکز فعلی بر نگرانیتان منقطع نمایید تا بتوانید توجّه خود را از صمیم قلب به فرصتی که اکنون در اختیار شما است معطوف دارید تا آن صفات شکوفانشدۀ درونی خود را پرورش دهید که بلوغ کاملش را شرایط زندگیتان شدیداً میطلبد. مناسب خواهد بود که همسرتان را هم از تصمیم خود مطّلع نمایید و از او بخواهید برای توفیق شما دعا کند.
اینکه شما در زندگی خود به مرحلهای رسیدهاید که میتوانید صادقانه نزد خود به نقطه ضعف و معایب خویش اعتراف کنید در واقع یک موهبت است. بعد از این اقرار، لازم و مهمّ است که بر معایب خود تمرکز نکنید، زیرا همانطور که حضرت بهاءالله تصریح میفرمایند، ”ذلّت“ به هیچ وجه برای رشد معنوی مفید نیست. توجّه و دعای شما باید کاملاً متمرکز بر قدرت حضرت بهاءالله باشد که به شما کمک نماید تا راههای جدیدی برای مواجهه با چالشهای زندگی بیابید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۴ سپتامبر ٢٠٠٠ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٨١]
از مشکلاتی که توصیف کردهاید به وضوح مشخّص است که نیاز به ارتباط همدلانه و دلسوزانه بین شما و شوهرتان وجود دارد. این ارتباط میتواند از طریق محبّت و احترام متقابل و درک صبورانه حاصل شود. تعالیم بهائی در بارۀ ازدواج نیز بر اهمّیّت مهربانی، رأفت و شفقت بین زن و شوهر تأکید میکند. مشورت وسیلهای فراهم میآورد که از طریق آن میتوان این خصایص را برای فواید عظیم به کار برد و امید چنان است که شما راهی برای انجام چنین مشورتهایی با شوهرتان پیدا کنید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۶ مه ٢٠٠١ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٨٢]
بلامانع است که زن و شوهری بدون درخواست شروع سال تربّص برای مدّتی جدا از هم زندگی کنند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٣١ ژوئیه ٢٠٠٢ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٨٣]
اختلاف نظر اغلب در یک ازدواج به وجود میآید و میباید حلّ و فصل شود تا ازدواج بتواند شکوفا گردد. اعمّ از اینکه طرفین همدین و یا از ادیان مختلف باشند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۴ اکتبر ٢٠٠۴ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٨۴]
از تعالیم بهائی به وضوح مبرهن است که هیچ شوهری نباید همسر خود را مورد آزار و اذیّت اعمّ از آزار عاطفی و روحی و جسمی قرار دهد. چنین عمل مذمومی با روابط مبتنی بر احترام و تساوی که در آثار بهائی به آن امر شده کاملاً در تضاد خواهد بود، روابطی که میبایستی با مشورت توأم و از هرگونه بدرفتاری و از جمله توسّل به زور به منظور تحمیل ارادۀ خود به دیگری مبرّا باشد.
اینکه شما باید شوهرتان را طلاق بدهید یا نه مسئلهای است که تماماً به احساسات و قضاوت شخصی شما در این مورد بستگی دارد. در حالی که تعالیم الهی طلاق را مذموم شمرده حفظ پیوند ازدواج را شدیداً تأکید مینماید، امّا ضرورت طلاق در شرایط فوقالعاده دشوار را تصدیق میکند. یک فرد مؤمن باید امکان طلاق را فقط در صورتی در نظر بگیرد که شرایط غیر قابل تحمّل باشد و نسبت به ادامۀ ازدواج با شریک زندگی خو د احساس بیزاری شدید داشته باشد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١١ نوامبر ٢٠٠۴ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٨۵]
اشتیاق شما به مشورت با محفل روحانی محلّی خود در تلاشی برای یافتن راه حلّی برای مشکلات زناشوییتان، نشاندهنده این است که مایلید از تمهیدات الهی که حضرت بهاءالله برای رسیدگی به امور مربوط به زندگی اعضای جامعۀ اهل بهاء مقرّر فرمودهاند بهرهمند شوید. با این حال اگر همسر شما با این اقدام مخالف است و شما با خواهش و تقاضا نمیتوانید نظرشان را تغییر دهید، شاید بهترین راه این باشد که سعی کنید تا رویکرد دیگری برای یافتن راه حلّی برای این مشکلات بیابید. شاید در بین احبّا افراد بادرایتی هستند که همسر شما به قضاوت آنها اعتماد دارد و موافقت خواهد کرد که در مشورت با یک یا دو نفر از آنها به شما ملحق شود؛ یا ایشان ممکن است ترجیح دهد که به یک مشاور حرفهای متخصّص در امور ازدواج مراجعه کنید.
در شرایطی از این قبیل، مشورت زوجها با یکدیگر اغلب چالشانگیز است امّا برطرف نکردن اختلافات جدّی برای هر دو طرف امری مضر میباشد. بعد از دعا و مناجات ببینید آیا میتوانید بار دیگر سعی کنید تا احساس عمیق خود را در بارۀ لزوم مشورتی کاملتر در بارۀ نکات مورد نظرتان با همسرتان در میان بگذارید و پیشنهاد ایشان را در بارۀ نحوۀ یافتن رویکردی برای یک راه حلّ جویا شوید و بکوشید تا موافقتشان را برای مشورت با فرد مناسبی کسب کنید، فردی که احتمالاً ایشان بتوانند توصیه کنند.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١۴ نوامبر ٢٠٠۴ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٨۶]
نامۀ شما سؤالاتی را در بارۀ ادامۀ ازدواج در شرایطی که زوجی قادر به داشتن فرزند نیستند و در مورد طلاق و ازدواج با همسری دیگر به منظور بچهدار شدن مطرح میکند. در پاسخ به سؤالات احبّای دیگر که قادر به داشتن فرزند نبودهاند بیت العدل اعظم تذکّر دادهاند که تعالیم بهائی حاکی از آن است که یک زوج بهائی باید آمادگی بررسی امکان داشتن فرزند و تمایل به آن را داشته باشد؛ با این حال، معلوم است که همۀ زوجها از نظر جسمانی قادر به داشتن فرزند نیستند. باید به خاطر داشت که اگرچه داشتن فرزند هدف اصلی ازدواج است ولی تنها هدف آن نیست و زوجی که نمیتوانند صاحب فرزند شوند نباید هیچگونه احساس گناه یا شکست نمایند زیرا میتوانند با خدمات دیگر به خداوند و به بشریّت و با وحدت پایداری که در زندگی زناشویی خود برقرار میکنند در زندگی خویش کامیاب شوند.
بیت العدل اعظم تأکید میفرمایند که انسان نمیتواند عمیقاً به حکمت الهی پی برد. بسیاری از اوقات آنچه آرزوی قلبی فرد است معلوم میشود که به مصلحت او نیست و بسیاری از اوقات آنچه که به نظر امتحانی غیر قابل تحمّل میآید با گذشت زمان راهی به سوی شعفی عظیم میگشاید.
شما باید همچنین به خاطر داشته باشید که فرزندخواندگی در تعالیم بهائی عملی بسیار پسندیده تلقّی میشود. متن زیر از کتاب مستطاب اقدس و نامهای که از طرف حضرت شوقی افندی مرقوم گشته این اصل را تأیید میکند.
انّ الّذی ربّی ابنه او ابناً من الأبنآء کأنّه ربّی احد ابنائی علیه بهائی و عنایتی و رحمتی الّتی سبقت العالمین.
(کتاب اقدس، بند ۴۸)
وصول مکتوب مورّخ ٢۶ مه و اطّلاع از اینکه کودکانی را به فرزندی پذیرفتهاید موجب خشنودی حضرت شوقی افندی گردید. این حقیقتاً یک اقدام بهائی است علیالخصوص که همواره مورد تأیید و تمجید حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء بوده است. حضرت ولیّامرالله امیدوارند که این اطفال نشو و نما نمایند و بهائیان خدومی گردند و از این طریق سخاوتمندیِ کریمانۀ شما را پاداش دهند. (ترجمه)
(ترجمهای از نامۀ ٢٠ ژوئن ١٩٣١ خطاب به یکی از احبّا)
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢٧ دسامبر ٢٠٠۵ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٨٧]
همچنین موجب خرسندی است که از مرقومۀ شما استنباط میشود که هر دوی شما برای حمایت و مشاوره به محفل روحانی محلّی خود مراجعه کردهاید و توصیۀ اکید این است که از توصیههای سنجیدۀ ارائه شده پیروی نمایید. ما همواره باید به خاطر داشته باشیم که تنها با مطالعه و درک عمیق آثار جمال مبارک و تلاش روزانه برای به مرحلۀ عمل درآوردن تعالیم مبارکش به واقعیّت میتوانیم به درک بیشتری از آنچه مشیّت الهی برای ما مقدّر داشته نائل آییم و هدف خود را در زندگی تحقّق بخشیم. بردباری، صبر، پشتکار، مشورت کامل و محبّت همانا به هر دوی شما در مواجهه با چالشهایی که در ازدواجتان پیش میآید کمک خواهد کرد.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١۶ آوریل ٢٠٠۶ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٨٨]
اگرچه یک عمل خاصّ گاهی ممکن است موجب تسریع فروپاشی یک زندگی زناشویی شود امّا اغ لب نتیجۀ سلسلهای از رویدادها طیّ یک دورۀ طولانی است که باعث فرسایش اعتماد و اطمینان بین طرفین ازدواج میشود. بنا بر این در شناسایی علّت طلاق یا در نسبت دادن مسئولیّت آن به طور انحصاری به یکی از طرفین، باید احتیاط و خویشتنداری را رعایت نمود. بلکه در عوض تلاش باید به نحوی سازندهتر به عمل آید تا اطمینان حاصل گردد که سعی لازم در جهت سازش میتواند مؤثّر واقع شود. در صورتی که این امر امکانپذیر نباشد باید آگاه بود که در تعالیم بهائی طلاق مجاز است و تمهیداتی برای آن در نظر گرفته شده است.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٢٢ دسامبر ٢٠٠۶ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٨٩]
بیت العدل اعظم نامۀ مورّخ … شما را دریافت کردهاند که ضمن آن جویا شدهاید که آیا آثار بهائی به این نکته اشاره میکند که یک فرد بهائی باید از وضعیّتی که در آن زنا و خیانت واقع شده فرا رود تا زندگی زناشویی خود را حفظ نماید؟ مقرّر فرمودند به شرح ذیل مرقوم گردد.
در آثار هیاکل مقدّسۀ دیانت بهائی یا در نامهای به قلم یا از جانب حضرت شوقی افندی تا کنون نوشتهای یافت نشده که به طور خاصّ سؤال شما را پاسخ بدهد. ولی همانطور که احتمالاً مطّلع هستید بر طبق قوانین بهائی، طلاق در صورت بروز کراهت یا کدورت از طرف هر یک از زوجین مجاز است. در این خصوص بیت العدل اعظم متذکّر شدهاند که ”علل زیادی برای بروز چنین حالتی بین زوجین وجود دارد که از جمله خیانتِ یکی از طرفین ازدواج است. همچنین ممکن است اگر خیانتی رخ دهد، ترکیبی از پشیمانی و ندامت از ناحیۀ طرف خاطی و بخشش و بزرگواری از طرف دیگر بتواند منجر به شرایطی شود که در آن ازدواج حفظ گردد و از طلاق جلوگیری شود.“
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ٧ دسامبر ٢٠١۶ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٩٠]
در خصوص سؤال کلّیتر شما در مورد اینکه زوجهای بهائی چگونه باید با مشکلات جنسی رویارویی نمایند، توصیه میشود به نظرات و اصول زیر توجّه کنید. یکی از پیامدهای طغیان سیل مادّیگرایی و نتیجتاً تغییر جهت اجتماع طیّ بیش از یک قرن، تأکیدی مخرّب بر تمایلات جنسی بوده است. تمایلات جنسی به یک مشغلۀ فکری تبدیل شده که تجارت، رسانهها، هنر و فرهنگ عامّه را فراگرفته، بر رشتههایی مانند پزشکی، روانشناسی و آموزش و پرورش اثر گذاشته و انسان را به یک شیء تقلیل داده است. تمایلات جنسی دیگر تنها بخشی از زندگی نیست بلکه به عنصر تعریفکنندۀ هویّت فردی تبدیل شده است. بدین ترتیب تمدّن ما روابط جنسی و تمایلات جنسی را به سطحی به مراتب پراهمّیّتتر از جایگاه درستش در زندگی ما ارتقا داده است. روابط جنسی نیز از چارچوب صحیح خود خارج شده است. از یک سو، فرهنگ کنونی ما هر جنبهای از زندگی ما را با روابط جنسی آکنده نموده امّا از سوی دیگر، عمل روابط جنسی را از پیوندهای طبیعی آن با زندگی زناشویی و تولید و تربیت فرزندان جدا کرده است.
شما آگاه هستید که دیانت بهائی ارزش انگیزۀ جنسی را تصدیق مینماید و معتقد است که نهاد ازدواج برای استفادۀ صحیح از آن به وجود آمده است. در نامههایی که از جانب حضرت شوقی افندی نوشته شده چنین آمده است ”غریزۀ جنسی مانند دیگر غرایز بشری لزوماً شیطانی نیست بلکه نیرویی است که اگر به نحو صحیح هدایت گردد میتواند شادی و رضایت فرد را به همراه آورد.“ همچنین، موازین بهائی ”با داشتن یک زندگی جنسی عادی از طریق مشروع آن یعنی ازدواج مغایرتی ندارد.“ در رابطه با اهمّیّتی که باید برای جنبۀ جسمانی ازدواج در مقایسه با جنبههای اخلاقی و روحانی آن قائل شد، در نامهای که از جانب حضرت ولیّامرالله نوشته شده چنین آمده است:
نهاد ازدواج چنانکه حضرت بهاءالله مقرّر فرمودهاند در عین حال که برای جنبۀ جسمانی پیوند زناشویی اهمّیّت لازم را قائل است آن را نسبت به مقاصد اخلاقی و روحانی و نقشی که از طرف خداوند دانا و مهربان برای آن منظور گردیده است فرعی میشمرد. تنها هنگامی که به هر یک از این جنبههای مختلف اهمّیّت لازم داده شود و جنبۀ اخلاقی بر مادّی و جنبۀ روحانی بر جسمانی اولویّت یابد میتوان از چنین افراط و بیبندوباریها در روابط زناشویی که عصر منحطّ ما به نحو اسفباری شاهد آن است جلوگیری نمود و پاکی اصلی زندگی خانوادگی را به آن بازگرداند و هدف حقیقی از ایجاد این نهاد الهی را تحقّق بخشید.
قابل درک است که احبّا تحت تأثیر نیروهای اجتماع از جمله باورهای معاصر در مورد شیوههای جنبۀ جسمانی قرار گیرند. با درک عمیقتری از اصول مطروحه در تعالیم بهائی مؤمنین قادر خواهند بود دیدگاهی متعادلتر و سالمتر نسبت به روابط جنسی در ازدواج پیدا کنند. داشتن این دیدگاه به خودی خود به زوجهای بهائی کمک خواهد کرد تا از بسیاری از مشکلات در جهانی که تأکید بیش از حدّ و دیدگاهی منحرف از جنبۀ جسمانی دارد، اجتناب کنند یا آنها را حل نمایند. البتّه، برخی از مشکلات جنسی میتواند جنبۀ پزشکی داشته باشد و در چنین مواردی قطعاً باید از بهترین کمکهای پزشکی بهره گرفت. علاوه بر این، در نامهای از جانب حضرت شوقی افندی چنین آمده است ”روابط جنسی موضوعی بسیار شخصی است،“ و ”بعضی افراد طبیعتاً پرشورتر از دیگرانند.“ (ترجمه)
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ١٧ آوریل ٢٠١٧ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٩١]
نامۀ مورّخ … شما توسّط بیت العدل اعظم دریافت شد. در نامۀ خود درخواست راهنمایی و دعا در ارتباط با زندگی زناشویی خود نمودهاید که طبق اظهار شما تحت تأثیر مشکل مصرف موادّ مخدّر از طرف شوهرتان قرار گرفته است.…
در مورد این سؤال که آیا نقض یکی از احکام بهائی که منجر به فروپاشی یک ازدواج گردد دلیلی قابل توجیه برای طلاق میشود، در آثار بهائی هیچ دلیل یا اساس خاصّی برای طلاق آنطور که در برخی مجموعۀ قوانین مدنی یافت میشود وجود ندارد. از یک بهائی انتظار میرود که برای حفظ ازدواج خود سعی بلیغ مبذول دارد امّا طلاق در احکام بهائی جایز است و در برخی مواقع ممکن است تنها راه حل باشد. یک بهائی باید فقط در صورتی امکان طلاق را در نظر بگیرد که وضعیّت غیر قابل تحمّل باشد و او از زندگی با همسرش احساس بیزاری شدید نماید. اینکه آیا وضعیّت شما وضعیّتی است که شما احساس میکنید درخواستتان برای طلاق قابل توجیه است تصمیمی است که فقط شما میتوانید با دعا و تأمّل و با در نظر گرفتن عوامل مربوطه اتّخاذ نمایید.
(ترجمهای از نامۀ مورّخ ۶ دسامبر ٢٠١٧ صادره از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا) [٩٢]
ادعیه و مناجات
الحمد للّه الّذی نوّر العالم بنیّر لاح و اشرق من فجر الظّهور فی افق سمآء بیان الرّحمن و بذلک غرّدت حمامة البهآء علی عمود النّور فی الفردوس الاعلی تاللّه قد اتی مکلّم الطّور و ظهر ربّ النّار فی سدرة الوجود و ینطق انّه لا اله الّا انا الفرد الواحد العلیم الخبیر و الحمد للّه الّذی زیّن سمآء المحبّة بانجم الاتّحاد و الاتّفاق و جعل سبب الاعظم لظهور ما اراد بین الامم حکم الاقتران فی الامکان و انّه عمّر الممالک و البلدان و اظهر الصّنائع و ما ترونه الیوم و سمعتموه من قبل من عباده الحکمآء تعالی مولی الاسمآء الّذی حکم بالتّزویج لراحة عباده و خلقه و سکونهم و اطمینانهم فی مملکته و بذلک انزل من ملکوته المقدّس فی کتابه الاقدس و فی کتبه و صحفه من قبل و من بعد انّه لهو المقتدر علی ما اراد و هو الفرد الواحد المختار.…
ای ربّ اسئلک بنسائم فجر ظهورک الّتی بها احییت الکائنات و بامطار سمآء فضلک و لئالی بحر علمک و حکمتک بان تؤیّد الّذی اقبل الیک و اظهرت له فضلک و عنایتک و وهبته امة من امآئک الّتی کانت قائمة علی خدمتک فی سنین معدودات اظهاراً لجودک و ابرازاً لفضلک ای ربّ الّف بینهما باسمک الّذی به سخّرت القلوب و اجتذبت النّفوس انّک انت المقتدر علی ما تشآء و فی قبضتک زمام من فی السّموات و الارضین و الحمد لک یا اله العالمین و مقصود العارفین.
(از الواح حضرت بهاءالله) [٩٣]
هو اللّه
ای خداوند بیمانند بحکمت کبرایت اقتران در بین اقران مقدّر فرمودی تا سلالۀ انسان در عالم امکان تسلسل یابد و همواره تا جهان باقی بعبودیّت و عبادت و پرستش و ستایش و نیایش درگاه احدیّتت مشغول و مألوف گردند و ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون۶ حال این دو مرغ آشیانۀ محبّتت را در ملکوت رحمانیّتت عقد اقتران ببند و وسیلۀ حصول فیض جاودان فرما تا از اجتماع آن دو بحر محبّت موج الفت برخیزد و لئالی سلالۀ نجیبۀ مقدّسه بر ساحل وجود ریزد مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لا یبقیان فبایّ آلآء ربّکما تکذّبان یخرج منهما اللّؤلؤ و المرجان٧ ایخداوند مهربان این اقترانرا اسباب تولید دُر و مرجان فرما انّک انت المقتدر العزیز الغفور.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [٩۴]
الهی الهی هذان القمران قد اقترنا فی حبّک و اتّحدا فی عبودیّة عتبة تقدیسک و اتّفقا علی خدمة امرک فاجعل هذا الاقتران تجلّیاً من فیوضاتک یا ربّی الرّحمن و اشراقاً من انوار موهبتک یا کریم یا منّان حتّی یتفرّع هذه الدّوحه بفروع خضلة نضلة ریّانة بفیض سحاب موهبتک.
انّک انت الکریم انّک انت العظیم انّک انت الرّحمن الرّحیم.
(حضرت عبدالبهاء، منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج ۱، شمارۀ ۸۷) [٩۵]
ربّ ربّ وفّق بینهما و ثبّت اقدامهما علی الحبّ الابدی و الارتباط السّرمدی حتّی یکون کلّ واحد منهما للآخر موهبة من مواهبک و جوداً من الطافک و رحمة من ملکوت فضلک و ارزقهما سلالة طیّبة طاهرة قائمة علی عبودیّتک مستمرّة علی عبادتک مشتاقة لملکوتک مستنبئة من نبأک العظیم انّک انت الکریم و انّک انت الرّحمن الرّحیم.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [٩۶]
الحمد للّه الّذی زیّن الحقیقة الانسانیّة بآیات باهرة حبّیّة رحمانیّة و اشرق علی الکینونات الموجودة بنور الانجذاب فغدت مؤتلفة مؤانسة متجاذبة بقوّة روحانیّة فکان الجمع و التّرتیب و الازدواج و الامتزاج و التّألیف و التّرکیب سبباً لحیات الموجودات ثمّ کان التّحلیل و التّفریق و التّشتیت و التّطلیق و التّفصیل علّة للممات و انعدام الکائنات و ما خلق اللّه من موجود الّا و هو مشروط الوجود بالتّألیف و التّمزیج و التّرکیب بین العناصر البسیطة الاوّلیّة و ما قدّر اللّه من فنآء و من موت و انعدام الّا مسبّب من التّحلیل و التّفصیل و التّفریق و التّشتیت بین الاجزآء التّرکیبیّة الاصلیّة متی اجتمعت الطّبایع و العناصر ائتلفت و ازدوجت و امتزجت فتحقّق و تکوّن و تذوّت کائن حیّ او موجود متحقّق من الکائنات و اذا تحلّل و تفرّق و تفصّل قد تشتّت و هبط و سقط عن درجة وجودیّة بین الموجودات.
و لهذا جعل اللّه الائتلاف سبباً للحیات و الاختلاف علّة للممات و قدّر الازدواج و الامتزاج و الانجذاب بین قلوب الاحبّآء و الامآء بعقد النّکاح لیکون سبباً للفلاح و النّجاح للاجسام و الارواح سبحان الّذی خلق الازواج کلّها ممّا تنبت الارض و من انفسهم و ممّا لایعقلون٨ و هذا من فضله و جوده و موهبته علی عباده المخلصین.
و نسئل اللّه ان یجعل هذا الاقتران سبباً للیمن و الاقبال و العزّة و الاجلال و العلوّ و الاستقلال حتّی یبثّ منهما نفوساً کثیرة یعبدون اللّه و یسجدون له و یخلصون له الدّین و یقومون علی عبودیّته و الخدمة لعالم الانسان انّه کریم رحمن.
الهی الهی بارک علی هذین المتعاقدین عبدک و امتک المؤمنین بفردانیّتک و المعترفین بوحدانیّتک و المنجذبین الی ملکوتک و قدّر لهما کلّ خیر و اجعل اقترانهما علوّاً و عزّاً و کمالاً و نوراً و رحمة الی ابد الآباد انّک انت الکریم الرّحیم اللّطیف بالامآء و العباد.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [٩٧]
ربّ و رجآئی قد قدّرت بحکمتک البالغة الالفة بین خلقک و الانس بین البرایا من عبادک قد خلقت کلّ شئ زوجین اثنین حتّی بهذا الالتیام یحصل المرام و بهذا الارتباط یحدث الانبساط فبفضلک و جودک قد الّفت بین القلوب و الارواح حتّی یلوح وجوه بنور محبّتک کالمصباح و تقوم الافراح بین خلقک فی کلّ مسآء و صباح.…
ربّ اجعلهما جسداً واحداً و روحاً واحداً و قلباً واحداً یمتزجان امتزاج المآء بالرّاح و الشّهد باللّبن المصفّی و قدّر کلّ برکة فی سلالتهما و احسن مثواهما و اجعلهما آیتین باهرتین تبهران من افق المحبّة و الوداد انّک انت المؤلّف المقدّر المحبّب الکریم الرّحیم.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [٩٨]
ربّ اجعل هذا الاقتران متیمّناً و مسعوداً و مبارکاً و محموداً و قوّ الرّوابط و الالتیام بینهما حتّی یعیشا بکلّ راحة و هنآء و یؤسّسا عائلة مبتهلة الیک مؤمنة بک و بآیاتک انّک انت الکریم انّک انت العظیم انّک انت القویّ القدیر.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [٩٩]
هو الابهی
ای دو مرغ آمیختۀ آموخته حمد کنید خدا را که در ریاض الهی در شجرۀ امید در یک لانه آشیانه نمودید و به تسبیح و تقدیس خ داوند یگانه مألوف و مشغولید پس از حنجر روحانی باین ترانه آغاز محامد و نعوت نمائید که
ای پروردگار مرغان زاریم ولی در پناه تو آشیانه نمودیم طیور خاکساریم ولی اوکار اقتدار جوئیم و بی پر و بالیم ولی اوج عظیم طلبیم و رفرف اعلی آرزو نمائیم پس عنایتی مبذول فرما و قوّتی ببخش تا جناح فلاح برویانیم و در این فضای غیر متناهی آغاز پرواز کنیم و بملکوت ابهایت دمساز گردیم و از الفت این دو پرندۀ بیپروا جوقی از مرغان چمنستان حقیقت در برّ وحدت موجود شوند و پرواز نمایند.
و علیکما التّحیّة و الثّنآء.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [١٠٠]
هو الابهی
الهی الهی هذا عبدک الّذی نسبته الی شجرة رحمانیّتک و ولّدته فی ظلّ فردانیّتک و ارضعته من ثدی عنایتک و انشئته فی حجر رعایتک و ارشدته الی سبیل الرّشد حتّی بلغ اشدّه بفضلک و جودک فی صون حمایتک و هدیته الی الصّراط المستقیم و المنهج القویم متمسّکاً بالعروة الوثقی و الحبل المتین حتّی یطلب رضآئک و یرضی بقضآئک و یتوجّه الی سمآئک و ینطق بثنآئک و یظهر من شیم المقرّبین و اخلاق المخلصین بین عبادک.
ثمّ وهبته بهذا الاثنآء امة من الامآء و قرّنته بها بفضلک الّذی لا یتناهی ربّ انّها کانت یتیمة نشئت فی ظلّ رحمانیّتک و تربّت فی حضن جودک و الطافک و ادرکت فی حجر میثاقک و کانت ملحوظة بعین عنایتک تحت لحاظ رحمانیّتک.
ای ربّ وفّق بینهما بفضلک و الّف بین قلوبهما بجودک حتّی یکونا جسماً واحداً و روحاً واحداً و هیکلاً واحداً لا یشوبهما جفآء و ملال و یزیدا کلّ یوم وفآء و صفآء و وفّقهما علی عبودیّة عتبتک المقدّسة الطّیّبة الطّاهرة الواسعة الارجآء و ارزقهما من النّعمآء و الآلآء و احفظهما من کلّ آفة و بلآء و عاهة و عنآء انّک انت الکریم العزیز الوهّاب و انّک انت الفضّال الرّحمن المستعان.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [١٠١]
ربّ و رجآئی قد اقترن عبدک هذا بامة من امآئک اطاعة لامرک اجراءاً لاحکامک حتّی یؤسّسا عائلة فی ارضک تذکرک بین خلقک و تنادی باسمک بین بریّتک و تشتهر فی الآفاق بنسبتها الیک و توکّلها علیک ربّ اجعل هذا الاقتران متیمّناً و مبارکاً و محبوباً و مسعوداً سبباً للالفة و الوداد الی ابد الآباد انّک تؤیّد من تشآء علی ما تشآء و انّک انت القویّ العزیز القدیر.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [١٠٢]
ای ربّ اجعل هذا الاقتران مبارکاً متیمّناً مسعوداً و الّف بینهما و قرّ اعین الکلّ باثمار تترتّب علی هذا الامر الکریم و احفظهما فی کهف حفظک و حراستک و احرسهما بعین عنایتک و اجعلهما آیتی ذکرک بین خلقک و سراجی عرفانک فی زجاجة احسانک.
ای ربّ انّهما ضعیفان قوّهما بقدرتک و ذلیلان عزّزهما بقوّتک و متضرّعان بباب احدیّتک و مبتهلان فی عتبة رحمانیّتک انّک انت المقتدر العزیز الکریم الرّحیم الرّحمن.
(از الواح حضرت عبدالبهاء،) [١٠٣]
اللّهمّ اجعل هذا الاقتران مبارکاً مسعوداً و انزل علیهما رحمتک حتّی ینبثّ منهما اطفال انجاب یتوجّهوا الی ملکوت الجمال و یذکروک بالقلب و اللّسان فی عالم الاکوان و یطّلعوا باسرارک المودعة فی الصّدور و الجنان انّک انت المؤلّف المقرّن الموصّل بین نوع الانسان و انّک انت الکریم الرّحیم المنّان.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [١٠۴]
ای خداوند این اقترانرا سبب برکت آسمانی کن و اسباب اشتعال بنار محبّتت در ملکوت جاودانی فیضی عطا نما که هر دو در عتبۀ مقدّسهات مقرّب گردند و بر محبّتت ثابت مانند و روز بروز در مقامات روحانیّه ترقّی نمایند و در بین خلق دو آیت باهرۀ ایمان و ایقان شوند.
(از الواح حضرت عبدالبهاء) [١٠۵]
قرآن مجيد ۳۶:۳۶، و مقایسه کنید با ۵١:۴٩.
قرآن مجيد ۳۶:۳۶.
مقایسه کنید با قرآن مجيد ۵۵:١٧.
مجموعۀ ”حیات بهائی“ که در فوریه ١٩٨٢ به تمامی محافل روحانی ملّی ارسال شد، نسخۀ جامعتری از این مجموعه در سال ٢٠٠٨ منتشر گردید که در سایت پیامها موجود است.
یکی از احبّا که با همسر اوّل خود از روی ترحّم ازدواج کرده حال مایل است که به وی اجازه داده شود تا با زنی که عاشقش بوده ازدواج کند و میگوید که همسرش نیز با ازدواج او با همسر دوّم موافق است.
قرآن مجید ۵١:۵۶.
قرآن مجید ٢٢–۵۵:١٩.
قرآن مجید ۳۶:۳۶.