پیامها و دستخطهای بیت العدل اعظم
خطاب به جامعۀ بهائیان ایران
پیام ٢ آبان ١٣٩٨
٩ شهرالعلم ١٧۶
٢ آبان ١٣٩٨
جامعۀ پیروان حضرت یزدان در سرزمین مقدّس ایران ملاحظه نمایند
عالم بهائی در جوش و خروش است و دلدادگان جمال جانان در شور و هیجان. هر چه به اعیاد سعید میلاد دو مظهر ظهور الهی نزدیکتر میشویم آثار رشد و نموّ بیسابقۀ شجرۀ مبارکی که آن دو وجود مقدّس در این جهان غرس نمودند روز به روز نمایانتر میگردد و مردم دنیا از ثمرات بیمنتهای آن بیشتر از پیشتر بهرهمند میشوند. قلوب تقلیب میگردد، افکار روشن میشود، کودکان درس وحدت و تساوی میآموزند، بزرگسالان ره خدمت میپویند، اخلاق تهذیب میگردد، رفتار تعدیل مییابد، جوامع ترقّی میکنند، حیات مادّی تحت نفوذ مبادی روحانی پیشرفت مینماید، نفوس آفرینش جدید میشوند و طنین تمدّن الهی هر دم بلندتر میگردد.
اگرچه تا کنون پیام اخیر این مشتاقان را خطاب به همۀ آنان که در سراسر دنیا در بزرگداشت دویستمین سالگرد تولّد حضرت اعلی شریکند ملاحظه نمودهاید، ولی مغتنم دانستیم هموطنان حضرتش را نیز مخاطب قرار دهیم و موهبتی را که به آن مفتخرید یادآور شویم، چه که آن آفتاب حقیقت سپیدهاش در شهر شیراز پدیدار گشت تا عالم را وعدۀ روشنایی جدید دهد و صبحش نخست آن سرزمین را منقلب کرد تا جهان را آمادۀ ظهور حضرت بهاءالله کند.
نوری که پیامبران الهی در هر عصر بر زندگی مادّی و معنوی انسان میافکنند حقایقی را روشن میکند که قبل از ظهورشان حتّی قابل تصوّر نبوده است. آن مربّیان، پرتو جدیدی بر روابط ضروریّه که ترقّی عالم و عالمیان بر آن مبتنی است میافشانند و مقتضیات دسترسی به آن را فراهم میکنند. ظهورشان جواهر مکنون در عرصۀ وجود را به منصّۀ شهود میرساند و تعالیمشان مرحلۀ نوینی از وحدت را به ارمغان میآورد. آنان نوع بشر را بار دیگر تشویق میکنند که به صفات روحانی متّصف شود و بر اکتساب کمالات انسانی کوشا گردد و با همّت خود و تأیید خداوندی، بنیان سعادت خویش بنا نهد.
ظهور حضرت باب بشارتی بود به خردگرایی و دانایی، به سخاوت و رأفت، به راستگویی و عدالت اجتماعی. مفاهیم و تفکّراتی را که به همراه آورد روحی تازه در کالبد فرسودۀ امکان دمید. وعود دیرین را متحقّق ساخت و رسوم پیشین را ترسیم نوین بخشید. خرافات را زدایید و عقلانیّت پرورید. آن حضرت مرحلهای جدید از روند ترقّی و تحوّل عالم انسانی را آغاز فرمود و در وهلۀ اوّل هموطنان خویش را به شرکت در فرایند تجدّد دعوت کرد. لطافت وجود و قوای آسمانی کلامش مصاحبان را بیدرنگ مجذوب نمود و حقایق بیان و جذّابیّت آموزههایش به سرعتی معجزهآسا سبب بیداری و هشیاری مردمان گشت. در مدّتی بسیار کوتاه امرش در سراسر ایران انتشار یافت و آتش عشق الهی در اقشار مختلف آن اجتماع شعلهور شد. جمّ غفیری با پیشینههای متفاوت دینی و قومی، از زن و مرد، از تجّار و کسبه، از ثروتمند و تهیدست، از عقلا و ادبا، از پیر و جوان، از روحانیون و حتّی شاهزادگان، در شهرها و روستاها به جمع پیروانش پیوستند و ندای نویدبخش او را برای ساختن اجتماعی بر مبنای عدالت و عاری از ظلم و استبداد به گوش جان شنیدند. تعداد فقهای راستین و علمای دین که مقام منیعش را ستودند و امر حضرتش را پذیرفتند محیّرالعقول بود و شامل جناب وحید که از فاضلترین دانشمندان مملکت و معتمد و نمایندۀ پادشاه برای تحقیق در بارۀ حقّانیّت ظهور جدید بود نیز میگشت. برطبق برآورد محقّقین و مستشرقین آن زمان جمع کثیری از مردم ایران پیرو و مرید حضرت اعلی گشتند و در تعهّد به ایمان نویافته شجاعتی بیمثیل نشان دادند.
ولولۀ آیین جدید زلزله بر ارکان نظم قدیم انداخت و موجب اضطراب و حسد ارباب قدرت و صاحبان منصب شد و آنان را به این امید واهی کشاند که ایجاد رعب و وحشت سبب نفی کلام و تاریکی نور حضرت باب گردد، پس بیرحمانه مقاومتش نمودند. متعصّبین متنفّذ جملگی پرچم اعتراض برافراشتند و دولتمردان و مردم را ترغیب به ستم در ابعادی بیسابقه نمودند. به درستی، تاریخ معاصر چنین قتل و تاراجی را که بر او و پیروان او به دست زمامداران و یا به تحریک آنان مجرا شد به ندرت مشاهده نموده است. فجایعی که اغلب در معابر عمومی و کوچه و بازار صورت میگرفت تا درس عبرت برای دیگران گردد، در اثر استقامت آن بیگناهان به کرّات باعث بیداری و آگاهی موجی تازه از نفوس پاکطینت میگشت. در چند مورد محدود هنگامی که آن ستمدیدگان مورد محاصرۀ کینهوران و شقاوت بیامان قرار گرفتند، دلیرانه به دفاع از خود پرداختند ولی نهایتاً آن مظلومان طعمۀ تزویر گشتند و به نحوی فجیع قلع و قمع شدند. بعد مخالفان سعی در محو تأثیرات آیین جدید نمودند و به طور منظّم کوشیدند تا خاطرۀ نفوذ شگرف ظهور حضرت اعلی را از قلوب و اذهان ایرانیان بزدایند. مدّتی ذکرش را در کشور زادگاهش منع کردند و هنگامی که مؤثّر واقع نشد لب به لعن و دشنام گشودند و افسانهسرایی آغاز نمودند، تاریخ را تحریف کردند و حقایق را تکذیب. دوست را دشمن نامیدند و وقایع را واژگون جلوه دادند. هدیۀ ناب را فتنۀ باب خواندند و محبوب اعلی را به خاموشکدۀ ادنی سپردند و بدین ترتیب ظلمی عظیم در حقّ آیندگان روا داشتند، ولی غافل از آنکه بیشمارند خاندانهای ایرانی که در تاریخچۀ خویش به نوعی با نهضت حضرتش مرتبطند، و بیحسابند نقاطی در پهنۀ آن مرز و بوم که به خون پیروان مظلومش گلگون گشتهاند. آثار آن رستاخیز روحانی در آن سرزمین باستانی تا ابد ماندگار میگردد و نتایج معنویش سرانجام آشکار.
یکی از ویژگیهای بارز امر حضرت اعلی نقش برجستۀ جوانان است که به صورتی شگفتانگیز پیشتاز و پیشاهنگ شدند و درکی عمیق از مقتضیات عصر جدید نشان دادند و به همگان درس همّت و شهامت آموختند. خود حضرتش بیست و پنجساله بود که اظهار امر فرمود، حضرت قدّوس در بیست و دوسالگی به زینت ایمان مزیّن شد، حضرت طاهره بیست و چندی سال بیش نداشت که به امر مولایش لبّیک گفت و جناب انیس در ریعان شباب بود که مؤمن گشت. زینب دلیر را به یاد آورید که در عنفوان جوانی چگونه حماسه آفرید و رستم دو جهان شد. امروز نام قهرمانان ایرانی این نهضت جدید در پهنۀ گیتی ورد زبانهاست و شهامت آن جاودانان سرمشق همگان. علمداران جوان جامعۀ اسم اعظم در سراسر جهان به یاد آن دلاوران، با دل و جان به خدمت نوع انسان برخاستهاند و برای بهبود عالم و ترقّی اجتماع فداکاری مینمایند، به کسب خصایل روحانی میپردازند و به تربیت و آموزش کودکان و نوجوانان مشغولند. در ایران نیز نور چشمان ما علیرغم تضییقات بیشمار با دلهای پاک و عاری از هر کینه و عناد قهرمانانه قائم به ادای وظایف روحانی و کسب معارف و علوم و فنون و امرار معاش و تأسیس خانوادهاند، شالودۀ جامعۀ آینده را بر پایههای استوار ایمان بنیان نهادهاند و خدمت به اهل ارض را محور اصلی زندگی خود قرار دادهاند.
باری، بعد از غروب آن شمس تابان، سرانجام وعود او جلوه نمود و سپیدۀ خورشیدی نوین نمایان شد. حضرت بهاءالله ظهور فرمود و شریعت الهی را تازه کرد، جمع سرخورده را سر و سامان داد و اسباب عزّت ابدی برای آنان و برای نوع انسان مهیّا فرمود، آموزههایی را که سبب علوّ دولت و اعتلای ملّت در سراسر عالم است تعلیم داد، نزاع و جدال را نهی نمود و خلق بدیعی در جهان از هر قوم و زبان تربیت کرد تا خالصانه خدمت و محبّت به نوع بشر کنند، یگانگی عالم انسانی را تحکیم بخشند، پایۀ الفت نهند و با همکاری با اجتماع خویش، مدنیّت الهی را ترویج دهند.
حال ای عزیزان، در این برهه از زمان که پیروان اسم اعظم در تمام نقاط جهان دوستان و آشنایان و همسایگان و همکاران و همفکران را جملگی به جشنهای دو میلاد خجسته فرامیخوانند و آنان را دعوت به تفکّر در معانی فرخندهسالگرد تولّد مبشّر و منادی این دور پرنور مینمایند، به راستی بدانید که برای ایرانیان اهمّیّت و میمنت این عید دوصد برابر است. همگان را اطمینان دهید که هنگام تحقّق وعود حتمیّۀ آن دو مطلع نور فرا خواهد رسید، آشوب دنیا التیام یابد و صلح و آشتی دائمی بین اهل عالم جلوه نماید و وحدت نوع انسان رخ بگشاید.
[امضا: بیت العدل اعظم]