پیام‌ها و دستخط‌های بیت ‌العدل اعظم

خطاب به جامعۀ بهائیان جهان

پیام ١ اوت ٢٠١۴

[A Persian translation of the message of the Universal House of Justice

dated 1 August 2014 to the Bahá’ís of the World]

 

ترجمه‌ای از

پیام بیت ‌العدل اعظم الهی خطاب به بهائیان جهان

(از:  مرکز جهانی بهائی)

 

 

١  اوت  ٢٠١۴

 

ستایندگان اسم اعظم در سراسر عالم ملاحظه فرمایند

 

دوستان عزیز و محبوب،

 

بیش از دو سال از زمانی که در رضوان ٢٠١٢ خبر تأسیس دو مشرق‌الاذکار ملّی و پنج مشرق‌الاذکار محلّی را هم‌زمان با بنای آخرین مشرق‌الاذکار قارّه‌ای در سانتیاگو، شیلی به عالم بهائی اعلان نمودیم می‌گذرد.  این اقدامات با رشد حیات جامعه که اکنون از طریق نیایش و خدمت در همۀ نقاط عالم در حال توسعه و پیشرفت می‌باشد ارتباط مستقیم دارد و به منزلۀ گام‌های جدیدی است که در پیشبرد وظیفۀ عظیم تأسیس مشرق‌الاذکار در عالم امکان "باسم مالک الادیان" که حضرت بهاءالله آن را به عهدۀ نوع بشر محوّل فرموده‌اند برداشته می‌شود، مراکزی که در آن نفوس انسانی "جمیع بالاتّحاد" مجتمع گردند، آیات الهی را استماع نمایند، به مناجات پردازند، تا از آنها "نفحات اللّه" منتشر گردد و "آهنگ تسبیح و تهلیل به ملکوت تقدیس" رسد.

 

پاسخ احبّا در سراسر جهان به دعوت این جمع موجب مسرّت عمیق این مشتاقان است.  به خصوص در ممالک و مناطقی که اخیراً برای بنای مشرق‌الاذکار تعیین گردیده‌ شاهد سرور خودجوش و تعهّد قلبی و فوری احبّا نسبت به ایفای سهم خود در انجام کارهای ضروری و افزایش پویایی فعّالیّت‌هایی بوده‌ایم که مستلزم تأسیس مشرق‌الاذکار در بین یک جمعیّت است؛ لازمۀ فداکاری و جان‌فشانی در صرف وقت، نیرو، منابع مادّی به صور گوناگون می‌باشد؛ و شایستۀ کوشش‌های مستمرّ برای آگاه ساختن گروه‌های فزاینده‌ای از مردم به جهت درک و کسب بینش نسبت به بناهای رفیع ‌الشّأنی است که برای ذکر الهی در میان آنها ساخته خواهد شد.  پاسخ مشتاقانۀ جامعۀ اسم اعظم نمایان‌گر پذیرش مسئولیّت‌هایی است که در پیشبرد این پروژه‌ها بر عهدۀ آن جامعه گذاشته شده است.

 

محافل روحانی ملّی در پاپوآ گینۀ نو و جمهوری دموکراتیک کنگو، و هم‌چنین در کامبوج، کلمبیا، کنیا، وانواتو و هندوستان، با مساعدت نزدیک "دفتر معابد و اماکن" که در سال ٢٠١٢ در مرکز جهانی بهائی تأسیس شد، بی‌درنگ به تهیّۀ تدارکات اوّلیّه مبادرت نمودند.  لجنه‌ای در هر یک از کشورها تشکیل شد که با هم‌کاری مؤسّسات و نهادهای مختلف امری در تمام سطوح جامعه، به تعیین روش افزایش میزان مشارکت و جهت دادن به نیروی حاصله از شور و شوق احبّا بعد از اعلان این پروژه‌ها پرداخت.  اقدام عملی دیگر برای این پروژه‌های ملّی و محلّی انتخاب قطعه‌زمین مورد نظر بوده است، زمینی در محلّ مناسب با مساحتی متناسب که به راحتی قابل دسترس باشد.  چهار قطعه از این هفت قطعه‌زمین هم‌اکنون به تملّک درآمده است.  برای هر یک از این پروژه‌ها یک دفتر ساختمانی در دست تأسیس است تا به سرپرستی و ادارۀ امور فنّی، مالی و قانونی مربوطه بپردازد.  کارهای مربوط به مرحلۀ آغازین هر پروژه با تبرّعات کریمانۀ احبّای سراسر عالم به صندوق معابد در حال پیشرفت است.  معاضدت فداکارانه و عمومی به این صندوق، پیشرفت منظّم مراحل بعدی را تضمین خواهد کرد.

 

این پروژه‌ها در چهار کشور به مرحلۀ تهیّۀ طرح بنای معبد رسیده است.  کار تهیّۀ طرح با انتخاب مهندس آرشیتکت و تنظیم طرح مقدّماتی معماری که شامل مشخّص کردن نیازهای ساختمان می‌باشد آغاز می‌گردد و نهایتاً به انعقاد قراردادی برای طرح نهایی می‌انجامد.  مهندسین آرشیتکت‌ با چالش خطیر طرح مشرق‌الاذکار "باکمل ما يمکن فی الامکان" رو به رو هستند، طرحی که به طور طبیعی با فرهنگ محلّی و حیات روزانۀ کسانی که برای دعا و مناجات در آن گرد هم خواهند آمد هماهنگی داشته باشد.  این وظیفه مستلزم خلّاقیّت و مهارتی است که زیبایی، ظرافت، و شکوه را با اعتدال، کارآیی و اقتصاد تلفیق دهد.  تعدادی از آرشیتکت‌ها از مناطق دور و نزدیک با خشنودی آمادگی خود را برای انجام این کار اعلام نموده‌اند.  در عین حال که از این ‌گونه کمک‌ها البتّه استقبال می‌شود، محافل ملّی اهمّیّت اشتغال مهندسینی را که با ناحیۀ محلّ ساختمان این معابد آشنایی کامل داشته باشند در نظر خواهند داشت.

 

در شیلی ساختمان مشرق‌الاذکار قارّه‌ای امریکای جنوبی به مرحلۀ اتمام کار خود نزدیک می‌شود.  بنای بدنۀ اصلی فلزّی قسمت فوقانی تقریباً به اتمام رسیده، نصب سنگ‌های نیمه‌شفّاف داخلی اکنون در دست اجرا است و تزیین باغ‌ها و ساختن تسهیلات بر طبق برنامه پیش می‌رود.  احبّای سانتیاگو با کمک دیگر دوستان از سراسر قارّۀ امریکا با هوشیاری و دقّت می‌کوشند تا جمعیّت اطراف را برای افتتاح مشرق‌الاذکار آماده نمایند، تعداد فزاینده‌ای در اقدامات جامعه‌سازی شرکت می‌کنند و از سیل بازدیدکنندگان در محلّ مشرق‌الاذکار برای دعا و گفتگو در بارۀ جنبه‌های عملی و روحانی این مشروع استقبال می‌شود.  هم‌اکنون تمهیدات لازم در رابطه با نیازهای فراوانی که مطمئنّاً با افتتاح مشرق‌الاذکار در سال ٢٠١۶ در آن مملکت پدید خواهد آمد، در حال بررسی است.

 

احبّا در سراسر جهان با سرور از مشاهدۀ این پیشرفت‌ها نیروی خود را در تقویت فرایندهای محدوده‌های جغرافیایی یکی پس از دیگری تمرکز ‌می‌دهند و در انجام این وظایف ارزش تعامل پویا بین عبادت و خدمت را که از شرایط ارتقای پیشرفت روحانی، اجتماعی و مادّی جامعه می‌باشد فراموش نکرده‌اند.  امید چنان است که نفوسی که مشغول خدمت در شهرها، محلّه‌ها و دهکده‌ها می‌باشند از مجهوداتی که در ساختن اوّلین دو بنای مشرق‌الاذکار در ابتدای قرن بیستم در شرق و سپس در غرب به عمل آمد الهام گیرند.

 

در شهر عشق‌آباد، گروهی از مؤمنین جان‌فشان ایران که در آن سامان اقامت گزیده و برای مدّتی در ترکستان به امنیّت و آرامش رسیده بودند، قوای خود را صرف ایجاد الگویی از حیات نمودند که منعکس‌کنندۀ اصول متعالی روحانی و اجتماعی آیین حضرت بهاءالله بود.  گروهی که ابتدا از چند خانواده تشکیل شده بود در طیّ چند دهه با ملحق شدن عدّه‌ای دیگر به چند هزار نفر بهائی بالغ گردید.  این دوستان با پیوندهای دوستی و رفاقت حاصله از روح ایمان و اتّحادِ در هدف به درجۀ والایی از هم‌بستگی و پیشرفت نائل شده در سراسر عالم بهائی شهرت یافتند.  با درک خود از تعالیم الهی و در فضای آزاد مذهبی‌ که به آنان اعطا شده بود این نفوس با همّت کوشیدند که شرایطی را به وجود آورند تا به تأسیس مشرق‌الاذکار، که "اعظم تأسیسات عالم انسانیست" منجرّ گردد.  در قطعه زمینی مناسب در مرکز شهر که به طراز قبول نفس جمال مبارک مزیّن شده و سالیان قبل ابتیاع گردیده بود، ساختمان‌هایی برای رفاه همگانی ساخته شد از جمله سالنی برای تشکیل جلسات، مدارسی برای کودکان، مسافرخانه‌ای برای بازدیدکنندگان، و یک درمان‌گاه کوچک.  یکی از علایم موفّقیّت‌های قابل‌ ملاحظۀ بهائیان عشق‌آباد، که در آن سال‌های پربار خود را در رفاه، علوّ طبع و اکتسابات عقلانی و فرهنگی ممتاز ساخته بودند آن بود که می‌کوشیدند تا تضمین نمایند که در جامعه‌ای که بی‌سوادی به خصوص در بین دختران متداول و رایج بود همۀ کودکان و جوانان بهائی باسواد باشند.  در چنین جوّی از رفاه، پیشرفت و مجهودات متّحد که در هر مرحله به ید عنایت حضرت عبدالبهاء پرورش یافته بود، مشرق‌الاذکاری باشکوه — برجسته‌ترین بنا در آن ناحیه — تأسیس گشت.  تقریباً بیست سال، احبّا به خاطر تحقّق هدف والای خود از سروری روحانی برخوردار بودند:  استقرار یک مرکز نیایش، مرکز تشکیلاتی حیات جامعه، مکانی که نفوس در سپیده‌دم برای دعا و مناجاتِ خاضعانه قبل از آنکه به کار روزانۀ خود مشغول شوند در آن گرد هم می‌آمدند.  با آنکه طوفان لامذهبی نهایتاً در آن منطقه بوزید و آمال را سرنگون ساخت ولی وجود کوتاه‌مدّت مشرق‌الاذکار در عشق‌آباد شاهدی است ماندگار بر ارادۀ گروهی از احبّا که با الهام از قدرت کلام خلّاق الهی توانستند الگویی غنی از حیات به وجود آوردند.

 

کمی بعد از آغاز کار ساختمان مشرق‌الاذکار عشق‌آباد، در نیم‌کرۀ غربی جهان، اعضای جامعۀ نوپای بهائی امریکای شمالی تحت تأثیر عواطف روحانی و ایمان خالصانۀ قلبی خود به فکر تأسیس مشرق‌الاذکار در آن سامان افتادند و به منظور کسب اجازه از مولای محبوب در سال ١٩٠٣ مرقومه‌ای تقدیم حضورش نمودند.  از آن لحظه به بعد مشرق‌الاذکار به نحوی جدایی‌ناپذیر با سرنوشت آن خادمان جان‌فشان حضرت بهاءالله پیوند خورد.  در حالی ‌که پیشرفت این پروژۀ پیچیده به واسطۀ پیامدهای دو جنگ جهانی و بحران شدید اقتصادی در طیّ چندین دهه معوّق ماند، هر مرحله از پیشرفت آن با توسعۀ جامعه و استقرار نظم اداری آن پیوندی نزدیک داشت.  در همان روزی که عرش مطهّر حضرت ربّ اعلی در قلب کوه کرمل در مارس ١٩٠٩ استقرار یافت، نمایندگانی در سطح ملّی گرد هم آمدند تا نهادی به نام "هیئت معبد بهائی" تأسیس نمایند، نهادی که هیئت‌مدیرۀ منتخب آن، هستۀ مرکزی جوامع محلّی در سراسر آن قارّه شد.  این اقدام به زودی منجرّ به تشکیل محفل روحانی ملّی بهائیان ایالات متّحده و کانادا گردید.  حضرت عبدالبهاء در طیّ اسفار خود در امریکای شمالی سنگ زاویۀ آن ساختمان رفیع ‌البنیان، معروف به امّ‌المعابد غرب را به دست مبارک خویش با قوای روحانی عظیمی نصب فرمودند.  سیل تبرّعات که برای این مشروع عظیم تاریخی از مراکز بهائی در افریقا، آسیا، اروپا، امریکای لاتین و منطقۀ اقیانوس آرام روان گشت شاهد بارزی از هم‌بستگی و جان‌فشانی احبّای شرق و غرب است.

 

همان طور که پیروان جمال اقدس ابهی در هر سرزمین هر روز افکار خود را حصر در ذکر الهی نموده مستمرّاً مساعی خالصانۀ خود را در راه خدمت به او مصروف می‌دارند، امید چنان است که این بیانات پرشور حضرت عبدالبهاء خطاب به نفسی که تحت هدایات صمیمانۀ حضرتش همّ خود را صرف بنای اوّلین مشرق‌الاذکار نموده بود الهام‌بخش آن عزیزان باشد:

 

…حال نیز در نهایت انقطاع و به شعلهٴ نار انجذاب به عشق‌آباد بشتاب و یاران الهی را تحیّت مشتاقانهٴ عبدالبهاء برسان و روی هر یک را ببوس و شدّت حبّ این عبد را به جمیع بیان نما و بالنّیابه از عبدالبهاء در بنای مشرق‌الاذکار خاک بکش و گِل بردار و سنگ ببر تا انجذاب آن خدمت سبب روح و ریحان مرکز عبودیّت گردد.  آن مشرق‌الاذکار اوّل تأسیس پروردگار واضح و آشکار است لهذا این عبد امیدوار است که اخیار و ابرار هر یک جان‌فشانی نمایند و فرح و شادمانی کنند و خاک‌کشی را کامرانی شمرند تا این بنیان رحمن بلند گردد و آیین یزدانی منتشر شود و در جمیع اطراف و اکناف نیز به کمال همّت بر این امر عظیم قیام نمایند.  اگر عبدالبهاء مسجون نبود و موانع در میان نه البتّه بنفسه به عشق‌آباد می‌شتافت و در بنای مشرق‌الاذکار حمل تراب می‌کرد و بی‌نهایت مسرور و شادمان می‌شد.  حال یاران باید به این نیّت قیام نمایند و نعم البدل گردند تا به مدّتی قلیله این بنیان نمایان گردد و احبّا به ذکر جمال ابهی مشغول شوند و آهنگ مشرق‌الاذکار در سحرگاه به ملأ اعلی رسد و گلبانگ بلبلان الهی اهل ملکوت ابهی را به وجد و طرب آرد دل‌ها خوش شود و جان‌ها بشارت یابد و قلب‌ها روشن گردد.  اینست آمال مخلصین و اینست منتها آرزوی مقرّبین….

 

[امضا:  بیت العدل اعظم]